امروزه برای جوان ایرانی ازدواج به یکی از دغدغههای روزمره تبدیل شده است که دست از سرش برنمیدارد. البته دلیل آن تنفر جوانان از مزدوج شدن نیست بلکه مشکلات و موانعی است که بر سر این راه قرار دارد؛ وگرنه چه کسی از ارتباط عاطفی بدش میآید. بیایید فرض کنیم (بله فقط میتوانیم فرض کنیم) که تمامی موانع راه شما برای ازدواج برداشته شده است و اکنون شما میتوانید با خیال راحت پا در پلهی اول به سمت یک ازدواج خوب و موفق بگذارید. آن پلهی اول همان دلیل و انگیزه برای ازدواج است. امروز میخواهیم با شما بحث کنیم که چه دلیلهایی برای ازدواج، خوب و چه دلیلهایی برای ازدواج بد است. اگر دلیل شما از ازدواج در دستهی خوب قرار داشت که مبارک است؛ نوش جانتان! اما اگر دلیل شما در دستهی بد قرار داشت شاید بهتر باشد راجع به ازدواج تجدید نظر کنید.
دلایل و انگیزههای سالم
ابتدا انگیزه های سالم و درست برای ازدواج را بررسی می کنیم انگیزه هایی که با داشتن آن ها می توانید از درستی تصمیم خود برای تشکیل خانواده تا حدودی مطمئن باشید.
۱. اگر برای آیندیتان اهداف مشترک دارید
شما و شریکتان باید در مورد اهداف آیندیتان اشتراک نظر داشته باشید. برای فهمیدن اشتراکات نیاز به صحبت کردن راجع به برخی مسائل مانند تعداد فرزند، محل سکونت، اولویت شغل در زندگی خانوادگی و… است. گمان نکنید که پس از ازدواج این مسائل به خودی خود حل میشوند. قرار نیست یک فرشتهی مهربان از آسمان بیاید و برایتان اشتراک نظر بوجود بیاورد. خودتان باید دست به کار شوید.
۲. اگر هر دوی شما نیازهایتان را به خواستههایتان ترجیح میدهید
فرض کنید همسر شما غذای کمنمک میپسندد و شما پرنمک دوست دارید. ممکن است خواستهی شما این باشد که همسرتان هم همانند شما غذا بخورد اما آیا به این خاطر از همسرتان جدا میشوید؟ جواب شما قطعاً منفی است. اگرچه خواستهی شما همسری با اشتراک نظر در مسئلهی غذا است اما نیازتان این نیست. نیاز شما همسری سختکوش و قابلاعتماد است. پس اگر هر دوی شما نیازهایتان را در اولویت قرار میدهید و همچنین در این نیازها تفاهم دارید، شاید وقت آن است که مقدمات عروسی را آماده کنید.
۳. اگر به راحتی تفاوتهای یکدیگر را میپذیرید
اگربه راحتی تفاوتهای یکدیگر را میپذیرید و آنها فاصلهای میان شما نمیاندازند، شما برای ازدواج آمادهاید. البته فراموش نکنید که به وجود آمدن اختلافات بر سر تفاوتها طبیعی است اما زوجی موفق به برقراری پیوند سالم میشوند که بتوانند بر سر این اختلافها با یکدیگر صمیمانه بحث کنند و راهحلی برای آن بیابند.
۴. اگر علایق مشترک دارید
«زندگی مشترک»، آنطور که از اسمش پیداست نیاز به اشتراکات زیادی میان طرفین دارد که علایق مشترک یکی از آنهاست. البته اجباراً وجود آن نیاز نیست اما داشتن اشتراک در علایقتان باعث راحتتر شدن مسائل میشود. داشتن تفاهم روح زندگیتان را قوی میکند و نشاط را در خانهیتان به جریان میاندازد.
۵. اگر به جهت رشد و تکامل اندیشههایتان قصد ازدواج دارید
محیط خانواده میتواند خود به تنهایی یک کلاس درس برای تمام اعضای خانواده باشد. اگر برای تکامل اندیشههایتان قصد ازدواج داشته باشید، بعد از مدتی مشاهده میکنید که هر روز از اعضای خانوادهیتان چیزهای جدید میآموزید و خودتان هم عامل یادگیری دیگر اعضا شدهاید. به این شکل، خانوادهی شما هر روز بهتر و کاملتر از دیروز میشود
۶. اگر عشق دو طرفهی حقیقی بین شما موج میزند
آیا شما قلباً عاشق شریکتان هستید؟ آیا او هم همینطور شما را دوست دارد؟ اگر اینطور است که حرفی باقی نمیماند. هیچ چیز نباید شما دو نفر را از هم جدا کند. فقط مطمئن شوید که عشق را با حواس و عواطف زودگذر دیگر اشتباه نگرفتهاید. اگر این حواس و عواطف را نمیشناسید با ما همراه باشید تا در دلایل و انگیزههای بد به آنها اشاره کنیم.
دلایل و انگیزههای نامناسب و بد
مطمئنا در کنار انگیزه های مناسب برای ازدواج، انگیزه های مخرب و نامناسبی نیز هستند که پیشنهاد می کنیم چنانچه صرفا با داشتن این دلایل و انگیزه ها قصد ازدواج دارید در تصمیم خود صرف نظر کنید.
۱. اگر خانواده مجبورتان کرده است
شما اولین نفری نیستید که خانوادهاش مجبورش کرده تا با فردی ازدواج کند که علاقهای به او ندارد. متاسفانه این یک فرهنگ یا سنت در خیلی از خانوادههای ایرانی است که والدین به خودشان حق انتخاب همسر برای فرزندانشان را میدهند. بگذارید روشن و صریح بگویم، بدون استثنا هر ازدواجی که با زور و اجبار انجام شود یا به ناکامی میانجامد یا یکی از طرفین تا آخر عمر بر دلش غم وغصهای مینشیند که پاکشدنی نخواهد بود. اگر شما میخواهید به زور فرزندتان را (مخصوصاً اگر دختر باشد) به شخصی که او نمیپسندد بسپارید، بدانید که در حق او جفا میکنید.
۲. اگر تنها برای فرزندآوری قصد ازدواج دارید
قابل درک است اگر به دلیل وجود غرایض انسانی تصمیم به فرزندآوری داشته باشید اما فراموش نکنید که تشکیل یک خانواده و ورود به زندگی شخصی دیگر صرفاً به جهت نسل آوری و ارضای غرایضتان به هیچ وجه عمل توصیهشدهای نیست. این امکان وجود دارد که بعد از متولد شدن فرزند، توجه شما به همسرتان کمتر شود و این یعنی مرگ یک رابطه.
۳. اگر هنوز معنی عشق را نمیدانید
در مورد ششم از دلایل خوب ازدواج گفتیم حواستان باشد که عشق را با حواس و عواطف زودگذر اشتباه نگرفته باشید. یکی از آن حواس، حس شیفتگی است که در موارد خاص حتی میتواند به سندروم شیفتگی هم مبدل گردد. شیفتگی یک حس زودگذر و ناگهانی است که میتواند از ترشحات هورمونی در بدن شما نشات گرفته باشد در حالی که عشق طولانی مدت و با دوام است که جز از راه صبر و حوصله به شکل دیگری حاصل نمیشود. از آنجایی که شیفتگی یک حس زودگذر است، اگر شما رابطهای را با تکیه بر این حس پایه گذاشته باشید، حس شیفتگی را زود از دست میدهید و پس از آن شریکتان به قدر کافی برایتان جلب توجه نخواهد کرد.
۴. اگر گمان میکنید ازدواج دردی از شما دوا میکند
اگر به شدت از نظر نیازهای جنسی تحت فشار هستید، اگر به دنبال پول و ثروت شریکتان هستید، اگر فکر میکنید با ازدواج میتوانید از خانوادهیتان فرار کنید، اگر احساس میکنید کلمهی متأهل به شما شخصیت خاصی میدهد یا میخواهید طرفتان در اداره به شما پست و منسبی بدهد، بدانید که ازدواج دردی از شما دوا نمیکند. چنانچه حقیقتاً قصدتان از ازدواج این چیزهای ساده و بیاهمیت است، باید در نگرش خود تغییری ایجاد کنید.
۵. اگر برای نجات جان یک انسان قصد ازدواج دارید
گاهی مواقع یکی از طرفین به قدری به شریکش وابستگی دارد که فراموش میکند ازدواج یک پیمان دوطرفه است. معمولاً شریک زندگی این افراد یک بازندهی به تمام عیار است و در این مواقع همسر فداکار، جان و عمر خود را برای تأمین شریکش میگذارد. فراموش نکنید که برای نجات یک انسان نباید جان خود را به فدایش کنید. این نوع ازدواجها معمولاً بعد از مدتی فرد فداکار را خسته میکند و آن رابطه را به خاموشی میکشاند.
۶. اگر گمان میکنید برهم زدن نامزدی مساوی با بیآبرویی است
در دوران نامزدی طرفین از یکدیگر چیزهایی میبینند و میشنوند که تا قبل از آن اطلاعی در موردش نداشتند. این افزایش شناخت از یکدیگر در بعضی موارد باعث میشود تا حداقل یکی از طرفین از ازدواج منصرف شوند اما به دلیل اینکه گمان میکنند با لغو کردن ازدواج، بیآبرو و بیحیثیت میشوند، در رابطه با منصرف شدنشان اظهار نظر نمیکنند. به هیچ وجه گمان نکنید که با برهم خوردن ازدواج، شما بیآبرو و بیحیثیت میشوید. در حقیقت این موارد اصلاً اهمیت ندارند.
سخن پایانی
برایتان تعدادی از دلایل خوب و بد شروع یک زندگی مشترک و مباحث مختلف انگیزه برای ازدواج را ارائه دادیم. به طور خلاصه اگر قصدتان از ازدواج به غیر از شروع یک رابطهی عاشقانه و ایجاد همبستگی و علاقه میان خودتان و شریکی که به طور حقیقی دوستش دارید چیز دیگریست، لازم است که با دید وسیعتر، مطالعهی بیشتر و تحقیق گسترده تر پا در چنین میدانی بگذارید. انگیزههای غلط ازدواج فقط به موارد یاد شده در این مطلب محدود نمیشوند؛ برای آشنایی با دیگر مشوقهای غلط، مطلب ۲۰ نمونه از انگیزه های غلط برای ازدواج را از دست ندهید. شما چه تجربه ای از انگیزههای غلط و صحیح ازدواج دارید؟ نظرات، دیدگاهها و تجربیاتتان را با ما به اشتراک بگذارید.