اگر میخواهید از نظر عاطفی قوی بوده و قادر به کنترل احساساتتان باشید، باید احساسات خود را شناخته و آنها را تحت سلطه بگیرید. احساسات اگر چه فوق العاده سرکش هستند، اما شما میتوانید بر آن ها تسلط یافته و مالک احساسات خود باشید. از این رو در اینجا قصد داریم به نحوه مدیریت احساسات پرداخته و بهترین شیوههای آن را بیان کنیم.
همه ما میدانیم که برای قویتر شدن از نظر جسمی، باید ورزش کرده و عضلات خود را تقویت نماییم، اما اکثر مردم نمیدانند که برای به دست آوردن قدرت عاطفی نیز نیاز به تمرین داریم. این درست مانند رفتن به سالن ورزشی است و ممکن است به مدت زمانی طولانی ممارست نیاز داشته باشد. شما باید هر روز تمرینات احساسی خود را دنبال کرده و این کار را به شکلی ادامهدار انجام دهید.
به این شکل یاد میگیرید که در زمانهای حساس و بحرانهای زندگی، به ناخن جویدن روی نیاورید و یا فورا سیگاری آتش نزنید. شما میآموزید که چطور در مقابل سخنان تند و آزاردهنده، خونسرد مانده و عزت نفس خویش را حفظ کنید.
برای کشف بهترین روشهای مدیریت احساسات خود، در ادامه با ما همراه باشید.
بهترین روش های مدیریت احساسات
۱. تلاش خود را برای مدیریت احساسات متوقف سازید
تصور کنید که با اتومبیل خود در سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت، در حال رانندگی هستید و ناگهان صدای بسیار بلندی از موتور اتومبیل شنیده میشود. این به راستی ناراحت کننده است؛ اما آیا میتوانید گوشهای خود را گرفته و این صدا را نادیده بگیرید؟ قطعا این طور نیست. همان طور که شما نمیتوانید صدای ناخوشایند موتور ماشین را نادیده بگیرید، احساسات را نیز نمیتوان نادیده گرفته و یا به زور سعی در مهار آنها داشت. به واقع به جای نادیده گرفتن علائم، باید به رفع علتها پرداخته و دلایل شکل گرفتن این احساسات ناخوشایند را برطرف کرد.
برای این منظور، مراحل زیر را دنبال کنید:
- چشمان خود را بسته و توجه خود را متمرکز نمایید.
- به جای تلاش برای فرار از احساسات خود، با آنها روبرو شوید. دقیقا مثل یک دانشمند که نمونه جدیدی را بررسی میکند، احساسات خود را ببینید؛ گویی که چیزی جدا از شما هستند.
- از خودتان سوال کنید. چقدر آن را احساس میکنید؟ آیا قبلا چنین احساسی را تجربه کرده بودید؟
- به احساسات خود نزدیک شوید. از آنها نترسید و با کنجکاوی به مطالعه آنها بپردازید. در نهایت قادر به لمس احساسات خود و پیدا کردن راهکارهایی برای رفع علتها خواهید بود.
۲. برای مدیریت احساسات، باید احساسات خود را نامگذاری کنید
مطالعات حاکی از آن است که نامگذاری احساسات، باعث میشود که آنها را کمتر احساس کنید. به طور مثال برای فرونشاندن برانگیختگی و عصبانیت خود، کافی است که بر آن نامی گذاشته و با استعارهای خطابش کنید. به این شکل این حس از شما فاصله گرفته و کمرنگتر میشود. از خود بپرسید؛ “چه احساسی دارم؟” و به این شکل آن را آرامتر و آرامتر کنید.
۳. مهارتهای تمرکز خود را تقویت کنید
برای گوش دادن عمیق به احساسات خود، باید بتوانید توجه خود را کنترل کنید. در غیر این صورت؛ هنگامی که سعی در تمرکز دارید، ذهن شما مرتب به این سو و آن سو پر میکشد. یک راه عالی برای به دست آوردن توجه پایدار، مراقبه و مدیتیشن است. تصور غلطی درباره مدیتیشن وجود دارد که میگوید شما باید همیشه ذهن خود را خالی نگه دارید. این کاملا غلط است و باعث میشود که بسیاری از مردم مدیتشین را رد کنند. در حالی که یکی از اهداف مراقبه و مدیتیشن، پرورش توجه و تمرکز پایدار است. شما این کار را با پاک و خالی کردن ذهن خود انجام نمیدهید، بلکه موارد اضافی را کنار گذاشته و ذهن خود را معطوف نقطه هدف میسازید.
با تمرکز روی نفس خود شروع کنید. سپس وقتی که مهارتهای تمرکز خود را توسعه میدهید، میتوانید آنها را در مورد چیزی انتزاعیتر، مانند احساسات خود به کار گیرید. با پیشرفت تمرین مدیتیشن، به تدریج درک بسیار بالاتری از احساسات خود به دست خواهید آورد. شما یاد خواهید گرفت که به جای این که به آنها اجازه دهید ذهن شما را کنترل کنند، بدانید چگونه از احساسات خود به عنوان سوخت برای افکار و اعمال خود استفاده کنید.
شما شروع به تشخیص تفاوتهای ظریف در مورد چگونگی تاثیرگذاری احساسات مختلف بر ذهن خود، کرده و سرانجام علت عمیقتر آنها را کشف خواهید کرد.
۴. احساسات خود را مکتوب کنید
این یکی از بهترین عادتهایی است که میتواند به مدیریت احساسات در افراد کمک کند. با نوشتن هر روز در مورد احساسات خود، این کار را به یک عادت مثبت تبدیل کرده و به این شکل به خود آگاهی بخشی کنید. با نوشتن احساسات، احساس بهتری نسبت به آنها خواهید داشت. حتی میتوانید از ایموجیها برای نشان دادن احساسات خود استفاده کرده و یا هر شکل دیگری را به کار گیرید.
چرا این کار را میکنیم؟
با نگاه کردن به نوسانات عاطفی خود، دادههای ارزشمندی را در اختیار خواهید داشت. آن چه احساسات شما را تحریک میکند، به این صورت کشف خواهد شد. همین طور درک میکنید که چه چیزهایی موجب شادی شما شده و چه عواملی اندوهآور هستند.
بیشتر بدانید: نحوه صحیح مواجهه با مشکلات
۵. خوابها و رویاهای خود را یادداشت کنید
توجه داشته باشید که این با مورد قبلی متفاوت است. یکی از اهداف رویاهای ما این است که احساسات پرورش داده شوند. در واقع این کار ذهن ناخودآگاه ماست. اما اگر رویاهای خود را به سطح آگاهانه برسانیم، چنین روندی سرعت گرفته و احساسات پرورش داده میشوند. برای آگاهانه ساختن رویاها، یکی از بهترین روشها را باید یادداشت کردن آنها بدانیم.
برای انجام دادن این کار، هر روز صبح که از خواب بیدار میشوید، هر آن چه از خوابهای خود به خاطر دارید را یادداشت نمایید. اگر چیزهایی را به یاد نمیآورید، جای نگرانی نیست؛ هر آن چه در ذهن دارید را بنویسید. خودتان را تحت فشار قرار ندهید که حتما تفسیر و تعبیری برای خوابها و رویاهای شبانهتان، بیابید. در عوض، روی احساسات تمرکز کرده و فقط از آنها نتیجه گیری کنید.
۶. گوشهای زرافه ای خود را بپوشید
ویکتور فرانکل میگوید؛ “بین محرک و پاسخ، فضایی وجود دارد که در آن فضا قدرت ما برای انتخاب، پاسخی است که میدهیم و در پاسخ ما رشد و آزادی نهفته است.”
وقتی احساس عصبانیت یا ناامیدی میکنیم، تمایل داریم که یا خویشتن یا کسی یا رویدادی که موجب آن شده است را سرزنش کنیم. اما از آن جا که احساسات ما از درون شکل میگیرند، جستجو برای مقصر بیرونی، کاملی بیمعنی و غیرضروری است.
به یاد داشته باشید که احساس عصبانیت بد نیست! هر احساسی معتبر است و میتواند برای رشد ما مفید باشد. آن چه بد مینماید، فریاد کشیدن و عکس العملهای تند بیرونی است. بنابراین باید عواطف را به درستی هضم کرده و با آنها در شکلی غیرخشونتآمیز، ارتباط برقرار کنیم.
مارشال روزنبرگ، بنیانگذاری ارتباطات غیرخشونتآمیز، از این استعاره عالی استفاده میکند که در چنین شرایطی گوشهای زرافه خود را به جای گوشهای شغال بپوشید…
بیشتر بخوانید: مثبت اندیشی چیست؟ ۳۰ نکته کلیدی برای ایجاد تفکر مثبت در زندگی
داستان از این قرار است که گوشهای شغال؛ جملات آزاردهنده، تند و پرخاشگرانه را میشنوند. اما گوشهای زرافه قادر به تشخیص احساسات انسانی از ورای این جملات و عبارات بوده و انگیزههای نهفته در پس آنها را درک میکنند.
وقتی گوشهای خود را برای شنیدن احساسات شخصی دیگر آموزش میدهید، در واقع در حال پیشرفت دادن احساسات و آگاهی عاطفی خود هستید. با گوش دادن به دیگران و تقویت حس همدردی، در واقع به خود کمک میکنید.
۷. از مکانیسمهای مقابله سالم استفاده کنید
بیایید واقعبین باشیم. همیشه نمیتوان با سکوت، خونسردی، مراقبه یا تحقیق درباره منشاء رفتارهای بیرونی، نسبت به آنها بیتفاوت ماند. بعضی اوقات به راستی نیاز داریم که فریاد بزنیم، مشت به دیوار بکوبیم و … با این وجود میتوان یک میانه بین این دو پیدا کرد و مکانیسمهای مقابله سالم را با رفتارهای مخرب، جایگزین نمود.
به طور مثال برخی از افراد در مقابله با استرسهای زیاد، شروع به خوردن غذا و شیرینی میکنند. سعی در متوقف ساختن این روند نیز غالبا محکوم به شکست است. اما شما میتوانید به جای تلاش برای متوقف ساختن خوردن بر اثر استرس، آن را با چیز دیگری چون پیاده روی، تماشای یک فیلم الهام بخش و یا تماس با یک دوست، جایگزین کنید.
۸. آسیبپذیری را تمرین کنید
بسیاری از ما وقتی در مورد احساسات خود صحبت میکنیم، آنها را به عنوان یک ضعف میبینیم. این اشتباه است. علیرغم آن چه فکر میکنید، وقتی احساسات خود را آشکار ساخته و آن را با مردم به اشتراک می گذارید، اکثر مردم نسبت به احساسات شما، احساس نزدیکی کرده و آن را درک خواهند کرد. آنها نه تنها این را به عنوان یک نقطه ضعف در نظر نمیگیرند، بلکه به آن احترام خواهند گذاشت.
به یاد داشته باشید که در جهان هستی، ما به انسانهای صادق، اصیل و واقعی احترام میگذاریم. باز کردن احساسات و نشان دادن آنها، باعث میشود تا سایرین درک عمیقی از شما داشته و شما را معتبرتر بدانند. بنابراین دفعه بعد که دچار احساس غم و اندوه یا عصبانیت شدید، با بهترین دوست خود تماس بگیرید.
نتیجه گیری
برای کنترل و مدیریت احساسات باید از متوقف کردن آنها دست بردارید، آنها را مخفی نکنید و دنبال مقصر نگردید. به خودتان فرصت رویارویی با احساسات و نشان دادن آنها را بدهید. سپس شما قادر به کنترل این احساسات خواهید شد. شما از چه روشهایی برای مدیریت احساسات خود استفاده میکنید؟ آیا پیشتر تست کنترل هیجانات را پشت سر گذاشتهاید؟ مشتاق شنیدن تجربیات شما و روشهایی که برای کنترل احساسات به کار میبرید هستیم.