بخشش خویشتن، در رابطه با یادگرفتن بخشیدن اشتباهات و تصمیمات خود به بهترین نحو است. اغلب برای ما این سوال پیش میآید که «چه طور ممکنه من انقدر اشتباه کرده باشم؟» یا «چی شد که به اینجا رسیدم؟» در رابطه با خودمان باید این را بپذیریم که اعمالی که ما انجام میدهیم همیشه منعکس کنندهی خود واقعی ما نیستند. این مورد در رابطه با دیگر افراد هم صدق میکند. کارهای دیگران نیز منعکسکنندهی آنها نیست. ممکن است برای ما بخشیدن دیگران آسانتر از بخشیدن خودمان باشد. ما همیشه به خودمان بیشتر سخت میگیریم و بیشتر خودمان را موشکافی میکنیم. در ادامه یاد خواهیم گرفت که چگونه اشتباهات خود را ببخشیم و به رضایت درونی برسیم.
چرا بخشش خود مهم است؟
طبق نظر خانم کندرا چری، نویسنده و مشاور آموزشی، و استیون گانس، استادیار روانپزشکی دانشکده پزشکی دانشگاه هاروارد، بخشیدن خود، استرس را کاهش میدهد که به نوبهی خود باعث افزایش ایمنی بدن و کاهش افسردگی و اضطراب میشود. همچنین، به دلیل کاهش خشم، سلامت قلب را افزایش میبخشد. بنابراین، هنگامی که ما خودمان را میبخشیم، سلامت کلی ما افزایش مییابد.
در زندگی همهی ما زمانهایی وجود دارد که ما تجربیاتی از رابطه با دیگران داریم که قطعا به ما صدمه زدهاند اما اکنون چیزهای زیادی از آن آموختهایم. با این حال، وقتی نوبت به رفتار با خودمان میرسد، آن زمان است که ما واقعا صدمه میبینیم و درد میکشیم. ما به سادگی به خودمان آسیب میرسانیم. گاهی ممکن است سهوا به خود آسیب بزنیم اما مشکل واقعی زمانی شروع میشود که میدانیم چرا آن کار را انجام میدهیم و به هر حال آن را انجام میدهیم.
درک دلیل اشتباهات
بخشش اشتباهات خود میتواند مزایای بسیاری داشته باشد. قبل از این که به مزایای آن بپردازیم باید این نکته را بدانیم که بخشش خود با خودخواهی کاملا متفاوت است. برای فهم این موضوع اولین سوالی که باید از خود بپرسید این است که « چرا اشتباه کردم؟» اشتباه کردن هیچ ربطی به هویت واقعیتان یا پتانسیلهایی که برای تبدیل شدن به خود واقعیتان دارید، ندارد. اشتباهات شما بازتابی از ارزش ذاتی شما نیستند. ما همه انسانیم و مرتکب خطا میشویم. همهی ما کارهای مختلفی را به دلایل متفاوتی انجام میدهیم. کلید کار، همین کشف دلایل شماست. هنگامی که دلیل خود را از ارتکاب به خطا کشف میکنید، متوجه حقیقت میشوید. میفهمید که چطور به این جا رسیدید و آنجاست که میتوانید تصمیم بگیرید دوباره همان کار را تکرار کنید یا از آن درس بگیرید.
معنایابی در اشتباهات
گاهی ما در مقابل افرادی که دوست داریم، آسیبپذیری بیشتری از خود بروز میدهیم. این موضوع میتواند چیزهای بیشتری راجع به ما و زندگیمان را برای آنها آشکار کند. هنگامی که ما تصدیق میکنیم که کامل نیستیم، دیگران میتوانند بیشتر با ما ارتباط برقرار کنند و نقاط قوت بیشتری نیز در ما پیدا کنند.
گفتن جملهی «متاسفم» یا «ببخشید» نشاندهندهی قدرت مسئولیت ما به دیگران است. جملهی «متاسفم، اما کاری در این رابطه از دستم برنمیاد» برای یک شروع جدید، عالی است. این جمله به این معنی است که همه چیز در رابطه با شما قرار نیست که بهترین باشد. اما به این معنی است که شما میتوانید شروع به بهبود وضعیت فعلی خود کنید.
معنایابی در اشتباهات خود، به این مفهوم است که شما از وانمود کردن به این که همه چیز در مورد شما و دیگران عالی است، دست برمیدارید. این بدان معنی است که شما برای خودتان، برای دیگران و برای آنچه به آن اعتقاد دارید، ایستادگی میکنید. به این معنی است که شما به سمت بهبودی حرکت خواهید کرد. میپرسید هدف نهایی از این کار چیست؟ این که قادر به رها کردن شوید.
رها کردن و گذر از اشتباه
رها کردن به این معنی است که خودتان را به خاطر آنچه نمیدانستید یا آنچه مجبور بودید انجام دهید، ببخشید. به این معنی است که خود را به خاطر کوتاهیها و اشتباهات خود ببخشید. البته بدان معنی نیست که خود را ازپاسخگویی به خودتان معاف کنید. شناسایی یک اشتباه، تصمیم به عدم تکرار آن و پذیرفتن آسیبهایی که ایجاد کردهاید بخشی از این مسیر است. باید بتوانید تعادل این پذیرفتن و گذر کردن از آن را پیدا کنید تا به سلامتتان آسیبی وارد نشود. گاهی بخشش خود، یافتن شادی در زندگیتان به جای اندوه است. هنگامی که شما قادر به رها کردن میشوید، یاد میگیرید که زندگی کنید. البته که غم بخش جدایی ناپذیر زندگی است، اما به این معنی نیست که شما در اندوه زندگی کنید و باقی عمرتان افسوس اشتباهاتتان را بخورید.
چگونه تمرین کنیم که اشتباهات خود را ببخشیم؟
۱. همدلی با خود
همدلی با خود، گفتن حرفهای غمخوارانه به خودتان است؛ حرفهایی که در مورد خودتان هر روز به خودتان باید بزنید. این کار عشق به خود را در وجودمان گسترش میدهد. چیزی که پیشنیاز همهی اتفاقات خوب دیگر است. مگان هیل، درمانگر و مربی زندگی، همدلی با خود را اینگونه بیان میکند: “اگر میتوانستیم یاد بگیریم که خودمان را به عنوان بهترین دوستمان در نظر بگیریم، با خودمان با عشق و مهربانی صحبت کنیم و خود را در اولویت قرار دهیم، باور میکردیم که لیاقت آن را داریم”.
فقط کافیست که با خودتان با مهربانی و همدلی صحبت کنید.ما اغلب با دیگران مهربانتر از خودمان رفتار میکنیم. همانگونه که با دیگران همدلی میکنید، تمرین کنید که با خودتان همدلی و مهربانی کنید. شرمساری که حس میکنید بخشی از روند بهبود شماست. این احساس شرم به شما کمک میکند نتایج تصمیماتتان را بپذیرید و از اشتباهتان درس بگیرید. اما لازم نیست برای ایجاد این تغییرات در شرم یا ترس زندگی کنید.
۲. عبور از حس گناه
حس گناه، به جای کمک به ما در در قرار گرفتن در وضعیتی بهتر، روح ما را در هم میشکند. احساس گناه بعد از یک اشتباه، ممکن است برای یک لحظه به شما کمک کند که دیگر آن کار را تکرار نکنید، اما شما انسان هستید و هر انسانی نیز نیاز به همدلی دارد. احساس گناه برای یادآوری و درس گرفتن خوب است اما چیزی نیست که بخواهیم آن را همیشه همراه خود داشته باشیم.
حس گناه باعث میشود حس کنید که شما به اندازهی کافی ارزشمند نیستید یا لیاقت بخشش یا عشق را ندارید. این عامل همچنین از بهبود زندگیتان و بهترین شخصی که قرار است به آن تبدیل شوید، جلوگیری میکند. وقتی عشق را انتخاب میکنید باید عشق به خود را نیز انتخاب کنید. باید حتی زمانی که در هم شکستهاید نیز خود را ارزشمند بدانید. چرا که هر کس لیاقت عشق را دارد، پس شما هم لایق عشقید. اجازه ندهید حس گناه روی خوبیهای شما را بپوشاند. اجازه ندهید احساس گناه شور و شوقتان برای زندگی کردن را از بین ببرد. اجازه ندهید زندگیتان را خراب کند.
۳. هدیه دادن
اگر نمیتوانید همهچیز را مثل گذشته درست کنید، از زخمهایتان به عنوان یک یادآور استفاده کنید. اجازه دهید آنها درسهایی برای عبرت شما در زندگی آیندهتان باشند. شما میتوانید همزمان خودتان راببخشید و به دیگران کمک کنید. این کمک کار مرتبط با خیریه نیست بلکه یک انتخاب است. شما هنگامی که برای منعکس کردن موقعیت خودتان زمان داشته باشید، بهتر میتوانید تصمیم بگیرید. روشنگر راه کسانی باشید که به کمک احتیاج دارند. با کسانی همگام شوید که احساس تنهایی میکنند. به مشکلات دیگر انسانها گوش دهید. به آنها کمکی را ارائه دهید که خودتان نیاز دارید. در کمک کردن به کسی که در شرایط بد و ناراحتکنندهای قرار دارد، راه کمک به خود را پیدا خواهید کرد.
واقعیت خندهدار زندگی این است که چیزهایی که باید به خودمان اختصاص دهیم را به سادگی به دیگران میدهیم. ما محبت، عشق، توجه، راحتی و همدلی که باید از شنیدن اشتباهات و خطاهای خودمان، به خودمان اختصاص دهیم را به دیگران میبخشیم. بنابراین ما میدانیم یک انسان به چه چیزهایی نیاز دارد. فقط باید به جای آنکه آنها را به دیگران اختصاص دهیم، آنها را باید به خودمان هدیه دهیم. برای آن که مسیر خودمان را پیدا کنیم، مسیر درست را به دیگران نشان دهیم. این کار همه چیز را برای شما آسانتر میکند.
۴. به اشتراک گذاری
برای به آرامش رسیدن، آسیبپذیریهای خود را با دیگران در میان بگذارید. به اشتراک گذاری نقایص داستان زندگیتان چیزی است که در واقع آن را به داستانی مهم تبدیل میکند. این بدان معنی است که شما با تمرین بخشش خود، میتوانید عملکرد، وضعیت و رفتار دیگران با خودتان را تغییر دهید. در واقع شما در عین حالی که خود را توبیخ میکنید، رو به جلو قدم برمیدارید. در حال جلو رفتن متوجه شاید متوجه شوید که دیگران همیشه با شما به جلو حرکت نمیکنند. ممکن است آنها به اندازهی شما آماده نباشند، اما در حالی که شما به جبران خسارتها میپردازید، راه بهتری برای زندگی برمیگزینید. حتی میتوان گفت شاد بودن را انتخاب میکنید.
جمعبندی
حرکت به جلو نیازمند قدرت است اما به قدری که در درد و رنج خود دست و پا بزنید ارزش ندارد. با نگاه کردن به درون خود و درک این که شما هنوز انسان ارزشمند و لایقی هستید، میتوانید با شادی به جلو حرکت کنید. هنوز ممکن است اشتباه از شما سر بزند، اما اگر باز هم خودتان را دوست داشته باشید، بیشتر به رضایت از خود میرسید. هنگامی میتوانید اشتباهات خود را ببخشید و به رضایت از خود برسید که درک کنید شما انسانید و همین انسان بودن شماست که بیشتر از عملکردتان به شما اعتبار میبخشد. دانستن نکات کاربردی برای ایجاد دید مثبت به زندگی میتواند به شما در این راه کمک شایانی کند. شما چه تمرینات دیگری برای بخشیدن خودتان در نظر دارید؟ میتوانید تجربیات و پیشنهادات خود را با ما و سایر همراهان انگیزه در میان بگذارید.