رفتار پرخاشگری منفعل (Passive-Aggressive) به رفتاری گفته میشود که به ظاهر بیضرر، تصادفی یا بیطرفانه است، اما به طور غیرمستقیم یک انگیزه پرخاشگرانه ناخودآگاه را نشان دهد.
از آنجایی که رفتار پرخاشگرانه منفعل، ضمنی یا غیرمستقیم است، تشخیص آن دشوار است، حتی زمانی که شما عواقب روانی آن را احساس کنید. اما شما می توانید این رفتار را تشخیص دهید.
شاید برای شما مفید باشد: روانشناسی رابطه: از رابطه با زنانی که این لبها را دارند دوری کنید!
روانشناسی شخصیت پرخاشگران منفعل
در اینجا ۵ نشانه فوری رفتار منفعل-تهاجمی وجود دارد.
۱. بی توجهی خیلی زیاد
در شکل استاندارد خود،بی توجهی شامل نادیده گرفتن کامل شخص دیگری، امتناع از پاسخ دادن به سؤالاتی است که شخص می پرسد، و شاید حتی امتناع از تأیید حضور او.
اما راههای ظریفتری وجود دارد که فرد ممکن است شما را تحت فشار قرار دهد. در حالی که رفتار پرخاشگرانه منفعل می تواند در تمام جنبه های زندگی رخ دهد و توسط افراد با هر جنسیتی انجام می شود، برای سادگی، من در اینجا مورد یک همکار مرد پرخاشگر منفعل را شرح می دهم.
برای مثال، ممکن است «به طور تصادفی» شما را در لابی نشناسند. فقط، به طور تصادفی اتفاق میافتد، بنابراین تشخیص عمدی یا تصادفی بودن آن برای شما مشکل است. همین اتفاق ممکن است در جلسات یا در طول تعاملات دیگر رخ دهد.
همکار شما ممکن است عمداً نظرات شما را نادیده بگیرد، اما آنها این کار را به طور متناقض انجام می دهند، بنابراین شما نمی توانید بدانید که آیا این عمد است یا نه.
۲. توهین های کوچک می کند
بسیاری از ما متوجه می شویم که چه زمانی علناً تحقیر می شویم. اما تشخیص توهین های پنهان برای آنچه هستند می تواند دشوار باشد.
یک همکار ممکن است وانمود کند که یک تعریف و تمجید دارد، اما وقتی فرصتی برای فکر کردن در مورد آن دارید، متوجه می شوید که این در واقع یک توهین است. به عنوان مثال، می توانید گزارشی را به رئیس خود ارائه دهید. او آن را میخواند و به شما میگوید که شما کار خوبی انجام دادهاید (یک تعریف)، اما سپس اضافه میکند که گزارش «تقریباً به خوبی گزارش علیرضا» بود (یک توهین ظریف).
یک توهین پنهان همچنین ممکن است شامل اشاره پنهان یا نیمه پنهان به نقاط ضعف شما باشد. فرض کنید یک همکار مدرک خود را از دانشگاه تهران گرفته است و شما مدرک خود را از دانشگاه پیام نور دورقوز آباد (تخیلی). اگر همکار شما به طور مکرر به جایی که مدرک خود را گرفته اید اشاره های نامربوط می کند و به این نکته اشاره می کند که دانشگاه خوبی نیست، احتمالاً این یک توهین ظریف است.
۳. رفتاری عبوس دارند
بودن در کنار افرادی که عصبانی، عبوس، افسرده، ترش یا بد خلق هستند، ناراحت کننده است. این تقریباً به همان اندازه بد است که در کنار افرادی باشید که آشکارا اینگونه رفتار می کنند.
به عنوان مثال، ممکن است فردی انتخاب کند، اگر اصلاً میخواهد به شما پاسخ دهد، به نظر، سؤال یا تذکر بیگناه شما کمی منفی پاسخ دهد. آدم عبوس لبخند نمی زند، حتی وقتی همکارش شوخی می کند و بقیه کارمندان اداره بلند بلند می خندند.
افرادی که رفتار عبوس از خود نشان می دهند ممکن است به طور نامحسوس از همه چیز اطراف خود شکایت کنند و باعث می شود همه افراد در محل کار احساس ناراحتی و غمگینی کنند بدون اینکه کاملاً بدانند چرا چنین احساسی دارند.
۴. آنها فوق العاده سرسخت هستند
لجبازی می تواند یک ویژگی شخصیتی مفید در برخی شرایط باشد، به خصوص زمانی که موضع گیری مهم است. اما گاهی اوقات، لجبازی فقط راهی برای تنبیه کسی است.
یک فرد لجباز معمولاً قاطعانه از موضع یا دیدگاه خود دفاع می کند و استدلال های خوبی دارد، بنابراین نمی توانید به سادگی آنچه را که می گوید بر اساس فقدان منطق رد کنید.
در عین حال، واضح است که او فقط از موضع خود دفاع می کند، زیرا می داند که این موضوع باعث ناراحتی شما یا دیگرانی می شود که مجبور به گوش دادن به او هستند. همانطور که قبلا ذکر شد، لجبازی می تواند چیز خوبی باشد، اما در این مورد نمونه بارز یک فرد سمی است.
۵. در انجام وظایف مورد نیاز شکست می خورند
اکثر ما با کودکان لجباز آشنا هستیم. هنگامی که کودکان به سن خاصی می رسند – سن مخوف دو سالگی، نوجوانی، یا زمان دیگری در دوران کودکی یا نوجوانی – از انجام آنچه به آنها گفته می شود خودداری می کنند. اما بچه ها بچه هستند
درک زمانی که یک بزرگسال اینطور رفتار می کند دشوار است. ممکن است یک همکار داشته باشید که همیشه راهی برای اجتناب از کارهایی که باید انجام دهد پیدا می کند. آنها تمام مسئولیت را به دیگران می سپارند یا کاری را بر عهده می گیرند و سپس آن را به موقع تمام نمی کنند.
وقتی طرف مقابل شروع به چنین رفتاری کرد، سعی کنید عصبانیت خود را کنترل کنید. درعوض، احساسات طرف مقابل را به روشی غیرقابل قضاوت و در عین حال واقعی به خودش نشان دهید. برای مثال، اگر با کودکی سروکار دارید که به وضوح از انجام کارهای خانه ناراحت است، میتوانید به او بگویید: «به نظر میرسد از دست من عصبانی هستی که ازت خواستم اتاقت رو تمیز کنی.»پرداختن به رفتارها بدون اشاره یا سرزنش کردن ممکن است باز کردن آنها را آسانتر کند. همچنین باعث میشود فرد بداند که شما این رفتار را میشناسید و اجازه نمیدهید مشکلِ ایجادشده بدون صحبت کردن رها شود.
در نهایت، به فرد این فرصت را بدهید تا با احساسات خود کار کند. به او فضای لازم را بدهید تا احساساتش را بفهمد و بر اساس آن رفتار کند.