کمتر کسی را میتوانید پیدا کنید که اهل خواندن داستان باشد و نام هری پاتر را نشنیده باشد. این مجموعه موفقترین مجموعهی فانتزی دنیاست که بیش از ۵۰۰ میلیون نسخه از آن در سراسر دنیا فروخته شده است. کتابهای این مجموعه بین سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۷ متولد شدند و کسانی که نوجوانیشان در این سالها گذشت شانس این را داشتند که هرسال منتظر جلد جدید این مجموعه باشند و با شخصیتهای آن زندگی کنند.
هری پاتر وردها و طلسمهای زیادی دارد که در اینجا به آن ها خواهیم پرداخت.
طلسم ها و وردهای هری پاتر
اِکسپِکتو پاترونوم( expecto patronum): ایجاد سپر محافظ
اِکسپِلیارموس(expeliarmus): خلع سلاح کردن[افسون هری مقابل ولدمورت در مبارزه نهایی]
استیوپفای(stupefy): بیهوش کردن طرف مقابل
وینگاردیوم لِویوسا(wingardium leviosu): شناور کردن و حرکت دادن اجسام
بومبارادا ماکسیما(Bomboroda maksima): برای منفجر کردن [در کتاب ۳ هرمیون گرنجر برای نجات سیریوس بلک درب محل حصر او در هاگوارتز را منفجر کرد.]
سِکتوم سِمپرا: زخم کردن بدن فرد مثل ضربات شمشیر که موجب از دست رفتن مقدار زیادی خون میشود. (این ورد را پروفسور اسنیپ ساختهاست)
والرنا سنرتو:درمان کردن بعد از طلسم سکتوم سمپرا
اکسپولسو:خرد کردن
پروتگو ماکسیما:طلسم محافظت.. در جنگ هاگوارتز استفاده شد.
فیناتو دووری:طلسم محافظت.. در جنگ هاگوارتز استفاده شد.
ریپلو این مین میناتور:طلسم محافظت..در جنگ هاگوارتز استفاده شد.
براکیابیندو: بسته شدن شخص با طناب نامرئی
امانسپیر:باز شدن طناب نامرئی.. ضد طلسم براکیابیندو
ایمپِرویوس(impervius): تحت فرمان در آوردن کسی ( یکی از سه ورد ممنوع که فرد بعد از استفاده محکوم به زندان ازکابان میشود.)
آوادا کِداورا(avada kedavra): کشتن درجا بدون باقی ماندن اثر ( یکی از سه ورد ممنوع که فرد بعد از استفاده محکوم به زندان ازکابان میشود.)
کروشیو: شکنجه کردن( یکی از سه ورد ممنوع که فرد بعد از استفاده محکوم به زندان ازکابان میشود.)
لوکوموتور مورتیس: بسته شدن پاها
لوموس (lumos): روشن کردن نوک چوبدستی
نوکس(nox): خاموش کردن روشنایی نوک چوبدستی
پِتریفیکوس توتالوس(petrificus totalus): خشک و بیحرکت کردن
اَلوهومورا (alohomora): باز کردن درهای قفل [این افسون را هری در سال پنجم تحصیلش برای باز کردن درهای سازمان اسرار به کار برد.]
اپارسیوم(aparecium): پدیدار کردن نوشتههای نامرئی [افسونی که پروفسور اسنیپ برای پدیدار کردن نوشتههای نقشهٔ غارتگر که از هری گرفته بود استفاده کرد.]
بابِل هِد چارم(bubble-head charm): درست کردن یک حباب هوا بر روی سر [سدریک دیگوری در مرحله ۲ مسابقهٔ سه جادوگر از آن استفاده کرد.]
دلتریوس(deletrius): شکستن و خرد کردن اجسام و برای پاک کردن تاثیر جادوی قبلی هم استفاده میشود [هری در سال چهارم تحصیلش بارها و بارها در داخل هزارتو از آن استفاده کرد.]
دِنسوجیو(densaugeo): رشد کردن سریع دندانها [افسونی که یک بار دراکو مالفوی بر روی هرماینی گرنجر اجرا کرد و باعث رشد سریع دندانهایش شد.]
دیساپارات(disapparate): این افسون حقیقی نیست و فقط این امکان را میدهد که با تصمیمگیری شخص خود را نامرئی کند (بیشتر توسط جنهای خانگی استفاده میشود)
دیسِندیوم(dissendium): باز کردن راه مخفی دهکدهٔ هاگزمید
اِنِروات(enervate): هوشیارکردن افراد بی هوش
اِنگورجیو(engorgio): ایجاد کردن تورم در بدن [افسونی که هری بارها بر روی مالفوی اجرا کرد.]
فِرولا(ferula): ترمیم کردن استخوانها، ایجاد کردن یک آتل برای بستن دست و پا
فیدِلیوس(fidelius): رازدار کردن یک شخص [افسونی که اربابان برای رازدار کردن جنهای خانگی به کار میبرند.]
فورپوینت(four-point): تبدیل کردن چوبدستی به قطبنما
فورنان کالاس(furnunculus): افسون ایجاد جوشهای چرکین بر روی پوست [هرمیون این افسون را بر روی فهرست اسامی ارتش دامبلدور اجرا کرده بود.]
ایمپِدیمِنت جینکس(impediment jinx): جلوگیری از خشونت، کند کردن رویش پر پرندگان [افسونی که لوپین در سازمان اسرار بر روی هری اجرا کرد تا بتواند جلوی خشم و ناراحتی او را بگیرد.]
اینسندیو(incendio): آتش زدن
موبیلاربوس(mobilarbus): جابهجا کردن اشیاء [جابهجا کردن میزهای سرسرا که چندین بار توسط دامبلدور اجرا شد.]
لوکوموتور ترانک: جابهجا کردن اشیاء
موبیلیکورپوس(mobilicorpus): جابهجا کردن افرادی که نمیتوانند راه بروند [اسنیپ در سال سوم برای حمل بدن رون و هری و هرمیون استفاده کرد.]
مورسموردِر(morsmordre):ایجاد کردن علامت شوم لرد ولدمورت
آبلیویاِیت(obliviate): پاک کردن حافظهٔ افراد
پریور اینکانتاتو(prior incantato): افسون پدیدار کردن جادوی آخر یک چوبدستی
سانراس(sonorus): تقویت کردن صدا
کویتاس(quietus): برگرداندن صدا به حالت عادی
ریدوسیو(reducio): کوچک کردن اشیاء. [آرتور ویزلی برای جا دادن وسایلش در فورد زیاد از آن استفاده کرد.]
رکتو سمپرا:موجب خنده شخص می شود
اکسیو سود:فراخوانی شمشیر
پیرموتون لوکوموتون:بیدار کردن غول های سنگی هاگوارتز
ریلاشیو(ralashio): برگرداندن ورد به شخص استفاده کرده آن. [اعضای محفل به دفعات از آن برای مقابله با مرگ خواران استفاده کردند.]
ریپارو(reparo): تعمیر کردن وسایل
ریکت سِمپیا(rictasampiia): قلقلک دادن افراد
ریدیکولِوس(ridiculus): مسخره شدن و مهار کردن بوگاردها
تارانتالِگرا(tarantallegra): وادار به رقص کردن پاهای حریف
فاینایت اینکانتاتِم(finite incantatem): خنثی کردن برخی طلسمهای سیاه (مثل تارانتالِگرا)
لوکوموتور مورتیس: بسته شدن پاها
اسکِرجیفای: تمیز و مرتب کردن
پروتِگو(protego): دفع طلسم (در تمامی موارد کار میکند).
اکسپالسو(expulso): منهدم کردن اجسام
کانفرینگو(confringo): نابود کردن اجسام
ایمپِدیمِنتا(impedimenta): بازداشتن شخص مورد نظر از نزدیک شدن و حمله کردن
اَکسیو(accio): جمعآوری اشیاء
سایلِنسیو: بیصدا کردن فرد یا موجود مورد نظر
ارکیدیوس: بیرون آوردن دسته گل از نوک چوبدستی
لِه جی لی منس: خواندن ذهن
اینکارسروس: طناب پیچ کردن بدن طرف مقابل
فلَگرِیت: ایجاد کردن علامت روی جسم مورد نظر
ریداکتو: منفجر کردن جسم
کولوپورتوس: قفل کردن در
دیفندو(diffindo): جدا کردن چیزی از چیز دیگر
پورتوس: ایجاد کردن رمزتاز
آناپنیو: باز کردن راه گلو (پروفسور اسلاگهورن از این طلسم برای رفع سکسکهٔ یکی از اعضای انجمن اسلاگ استفاده کرد)
اپیسکی: جلوگیری از خونریزی و درست کردن اعضای ورم کرده
ترجیو(tergeo): تمیز کردن
اسپِه سیالیس ریوِلیو: تجزیه کردن اجزای سازندهٔ سم
ریلِه شیو: جدا کردن افراد مشغول دعوا
آگوامنتی(aguamenti): فراخواندن آب
مافلیاتو(muffliato): ایجاد کردن صدای وزوز نزدیک گوش افراد (درواقع برای به گوش نرسیدن صدای خود استفاده میشود)
لِه وی کورپوس(levicorpus): وارونه آویزان کردن افردا از مچ پا ←غیر لفظی
لیبرا کورپوس(liberacorpus): باطل کردن طلسم لِه وی کورپوس ←غیر لفظی
لَنگلاک: چسباندن زبان فرد به سقف دهانش جهت جلوگیری از صحبت کردن
هومنوم ریوِلیو(homenum revelio):برای آشکار شدن هر چه در خانه هست
متیولوجینکس ریکانتو(meteolojinx-recanto): تغییر دادن آب و هوای پشت پنجره
جِمینیو(geminio): درست کردن نمونهٔ بدلی از چیزی
سَلویوهگزیا(salvio hexia)، پروتِگو توتالِم(protego totalum)، ریپلو ماگلتام(repello muggletum)، کِیو اینیمیکام(cave inimicum): حفاظت کردن
ایرِکتو(erecto): سرپا کردن (مثل چادر)
آبسکیورو(obscuro): چشمبند گذاشتن
اونسکو: ناپدید کردن اشیاء
آویس: بیرون آمدن پرنده از نوک چوبدستی [در کتاب ۴ آقای اولیوندر از آن برای امتحان چوبدستیها استفاده میکند]
ویپرا ایواناسکا: از وسط آتش زدن [اسنیپ در کتاب ۲ با استفاده از این ورد ماری را که مالفوی در دوئل با هری ظاهر ساخته بود از وسط آتش زد.]
پارتیس تمپروس: ایجاد کردن حلقههای آتش و دیوارهای عظیم آتش [در کتاب ۶ پروفسور دامبلدور در غار از آن استفاده کرد]
آگا ینو افری فری موری: ایجاد کردن آتش
فرگاتن تینگ: پاک کردن لکهها
ارستو ممنتوم: ضربهگیری
پرایوری اینکانتانم: فهمیدن طلسم پیشین
پی یرتوتم لوکوموتور: به کار انداختن مجسمههای محافظ هاگوارتز
فراوِرتو(feraverto): تبدیل کردن اشیاء یا حیوانات به لیوان
فیدلیوس چارم: منحرف کردن طلسمها
اکیلوس ریپریران: ترمیم کردن اشیاء
دی پالسو: هل دادن اجسام
ایپیسکی: بینی را بزرگ میکند
فلیپندو: چرخاندن فرد در هوا
فولگاری: بستن دستها با ریسمانی نورانی
دپریمو(deprimo): ایجاد کردن سوراخ در هر چیزی [در کتاب ۷ هرمیون برای سوراخ کردن کف خانهٔ زینوفیلیوس لاوگود از آن استفاده کرد]
کانفاندو(confundo): گیج کردن شخص
گلیسیو(glisseo): صاف کردن پلههای یک راه پله
دیورو(duro): سفت و سنگی کردن اجسام نرم
دفودیا(defodio): ایجاد کردن برش و شکاف در چیزی
اوپاگنو(oppugno): دشمن ساخن فرد مورد نظر با موضوع، به صورتی که فرد به موضوع حمله کند.
رینروِیت(rennervate): احیا کردد افرادی که در اثر اصابت جادویی در حال از دست رفتن هستند.
ریپارو (reparo) شی شکسته را ترمیم میکند
شما چه خاطراتی از این طلسم ها و وردها دارید؟ لطفا در انتهای همین مطلب با ما به اشتراک گذارید.