خطاهای شناختی خطاهایی هستند که بر تحلیل و قضاوت فرد در مورد محیط پیرامون و شرایط موجود تاثیر میگذارند. بر اساس تحقیقات مغز ما چنین خطاهایی را مرتکب میشود تا ما سریعتر تصمیم بگیریم و از استرسها و آسیبهای احتمالی دور شویم. در این مطلب ۳۷ خطای شناختی معمول را بررسی میکنیم. با شناخت این خطاها میتوانید خود و دیگران را بهتر درک کنید و تصمیمگیریهایتان را بهبود ببخشید.
خطاهای شناختی
۱. شخصی سازی
شخصی سازی یعنی به خود نسبت دادن برخی چیزها که ممکن است واقعا اینطور نباشد. در واقع خود را مقصر برخی اتفاقات میدانید، در صورتی که چنین نیست و احتمالا افراد یا شرایطی دیگر مسئول آن اتفاق است. برای مثال وقتی لحن حرف زدن کسی با شما بد است، به جای این که فکر کنید شاید او بداخلاق است، فکر میکنید خودتان به اندازه کافی خوب و لایق نبودید.
۲. ذهن خوانی
در این نوع خطا سعی میکنید ذهن و افکار دیگران را حدس بزنید، در حالی که ممکن است اصلا آنطور فکر نکند.
۳. پیشگویی های منفی
وقتی کاری را انجام میدهید، از قبل برای خود پیشبینی میکنید که این کار نتیجهای منفی خواهد داشت.
۴. دست کم گرفتن توانایی مقابله
همواره خود را در مقابله با اتفاقات بد و منفی، ناتوان میبینید و فکر میکنید اگر اتفاق بدی بیفتد، هرگز نمیتوانید از پس حل آن برآیید.
۵. فاجعه سازی
فاجعه سازی یکی دیگر از خطاهای شناختی است. وقایع ناخوشایندی که شاید برای دیگران چندان هم فاجعه به شمار نیاید، به نظر شما فاجعهای بزرگ است. در واقع یک اتفاق بد را بیش از اندازه برای خود بزرگ میکنید که در نهایت احساس میکنید دنیا به آخر رسیده است.
۶. توجه مغرضانه به نشانه های طرد اجتماعی و عدم توجه به نشانه های پذیرش اجتماعی
برای مثال وقتی در یک جمعی خودتان یا هر کس دیگر صحبت میکند، اگر یک نفر خمیازه بکشد، سریعا این رفتار را مبنی بر خستهکننده بودن صحبتهای سخنران میبینید. اما همان اندازه به نشانههای مثبت توجه نشان نمیدهید. برای مثال وقتی نشانههای جذب شدن و علاقه دیگران را به بحث میبینید، توجه زیادی به آنها نمیکنید.
۷. به یادسپاری اتفاقات منفی از تعامل های اجتماعی
شرایط و اتفاقات منفی اجتماعی را که برایتان اتفاق میافتد همیشه به یاد میسپارید و مدت طولانی به آن فکر میکنید، اما اتفاقات مثبت را سریع فراموش کرده و توجهی به آنها نمیکنید. برای مثال اگر در یک سخنرانی، لحظات اول کمی اضطراب داشته باشید، این مورد را هرگز فراموش نمیکنید، اما سخنرانی عالی و تشویقهای زیادی که در انتهای سخنرانی دریافت کردید، اهمیت چندانی برایتان ندارند.
۸. تمایل به واکنش های اغراق آمیز
در این حالت انتظار دارید همیشه دیگران به شما لبخند بزنند و در قبال کوچکترین کارهای شما واکنش زیادی نشان دهند. در غیر این صورت فکر میکنید چیزی اشتباه است و احتمالا طرف مقابل شما را دوست ندارد یا از شما عصبانی است.
۹. مجزا دانستن خود
معتقد هستید قوانینی که دیگران رعایت میکنند، برای شما نیست و میتوانید از آنها سرپیچی کنید. برای مثال ممکن است فکر کنید شما نیازی به کارآموزی ندارید، در حالی که همه همکارانتان برای ورود به شرکت شما، دوره کارآموزی را گذراندهاند.
۱۰. توجیح اخلاقی
برای مثال وقتی هدفی دارید، همه روشهای اخلاقی و غیراخلاقی را برای خود مجاز میدانید.
۱۱. اعتقاد به دنیای عادلانه
یکی دیگر از خطاهای شناختی معمول، اعتقاد به دنیای عادلانه است. برای مثال اعتقاد دارید که افراد فقیر حتما لایق فقر بودهاند که فقیر ماندهاند.
۱۲. صرفا از منظر خود نگاه کردن
دیدگاه و نظر دیگران را اشتباه و صرفا دیدگاه خود را درست میدانید. برای مثال هرگز سعی نمیکنید از دیدگاه همسرتان به مشکلات زندگی نگاه کنید.
۱۳. اعتقاد به انتقاد از خود
شاید فکر کنید انتقاد و سرزنش خود، روشی موثر برای ایجاد انگیزه در جهت بهتر شدنتان باشد. اما اینطور نیست.
۱۴. احساس، علت رفتار
فکر میکنید احساسات علت رفتارهای شما هستند، و هرگز کاری را برای ایجاد احساس دلخواهتان انجام نمیدهید. برای مثال فکر میکنید «اگر احساس خوبی داشته باشم، ورزش خواهم کرد»، اما هرگز فکر نمیکنید «ورزش کردن موجب ایجاد احساس خوب در شما میشود.»
۱۵. صفر و صدی بودن
برای مثال فکر میکنید اگر کاری را همیشه به روشی مشخص انجام ندهم، یک شکستخوردهام.
۱۶. بایدها
بایدهایی برای خود تعیین میکنید و در صورت عدم دستیابی یا تخطی از آنها، خود را فردی بهدردنخور و شکستخورده میدانید. برای مثال با خود میگویید «آن کار را باید این طور انجام میدادم.» در صورتی که هیچ مزیتی در تحقق این «باید» وجود ندارد.
۱۷. تصمیم گیری براساس «هزینه های غیرقابل بازگشت»
برای مثال دست از هزینه کردن در کاری نمیکشید، فقط به این دلیل که تا به حال خیلی در این کار سرمایهگذاری کردهاید، حتی اگر ضرر کنید.
۱۸. فریب دادن خود
حتی اگر شواهد زیادی برای اثبات اشتباه بودن افکارتان وجود داشته باشد، باز هم خود را فریب و به اعتقادات خود ادامه میدهید. برای مثال باور دارید که کره زمین هرگز گرم نمیشود.
۱۹. برچسب زدن
یک ویژگی کلی را به خود یا دیگران نسبت میدهید. برای مثال وقتی اشتباهی مرتکب میشوید، به خود برچسب احمق و بازنده میزنید و فکر میکنید هیچ کاری را نمیتوانید درست انجام دهید.
۲۰. اثر هالهای
اثر هالهای به عنوان یکی از خطاهای شناختی یعنی عاملی باعث شود بسیاری از واقعیتها را نبینید. برای مثال غذاهای پرکالری را به همراه کاهو مصرف کنید و معتقد باشید در این صورت وزنتان بیشتر نخواهد شد.
۲۱. بی ارزش کردن
موفقیتها و تلاشهای خود را بیارزش میدانید. برای مثال «درست است که من جوایز زیادی دریافت کردم، اما این به معنی موفقیت نیست.»
۲۲. تابعیت شناختی
این مورد معمولا در ناخودآگاه فرد رخ میدهد. او رویدادها و عوامل را طوری میبیند و درک میکند که اطرافیانش میبینند. در واقع دیدگاه خود را تابع دیدگاه اطرافیان میکند.
۲۳. تعمیم بیش از حد
رویدادهای منفی و اشتباهات خود را به همه چیز تعمیم میدهید. مثلا اگر اشتباهی مرتکب شوید، فکر میکنید دیگر در هیچ کاری موفق نخواهید شد. به این نوع خطای شناختی، عدم انعطافپذیری روانشناختی هم گفته میشود.
۲۴. مقصر دانستن دیگران
تمام مشکلات خود را تقصیر دیگران میدانید و مسئولیت کارهای خود را نمیپذیرید. برای مثال همیشه فکر میکنید مشکلاتی که دارید، تقصیر والدینتان است.
۲۵. تکنیک «پا لای در»
این تکنیک زمانی استفاده میشود که فرد قبل از درخواست اصلی خود، درخواستی ناچیز مطرح میکند و پس از دریافت پاسخ مثبت، درخواست اصلی و بزرگترش را مطرح میکند. ممکن است شما هم درخواست کوچک فردی را قبول کنید و سپس نتوانید در مقابل درخواست بزرگتر او مقاومت کنید.
۲۶. تکنیک «صورت لای در»
در این تکنیک برعکس تکنیک قبل، ابتدا درخواستی بزرگ از طرف مقابل مطرح میکنند و سپس درخواستی کوچکتر را پیش میکشند. در این حالت درخواست کوچکتر منطقیتر به نظر میرسد.
۲۷. نسبت دادن رویدادهای مثبت به خود
در این نوع خطای شناختی رویدادهای مثبت را به خود نسبت میدهید و اتفاقات منفی را به عوامل بیرونی.
۲۸. قضاوت کردن
در مورد غریبهها قضاوت میکنید و رفتارهای آنها را به شخصیتشان نسبت میدهید. در صورتی که شاید شخصیت آنها اینطور نباشد و صرفا خاص شرایط موردنظر باشد.
۲۹. تصور دیدگاه یکسان
یکی دیگر از خطاهای شناختی تصور دیدگاه یکسان است. در این نوع خطا، تصور میکنید همه دیدگاه و نظر یکسان نسبت به شما دارند.
۳۰. تعصب درون-گروهی
نسبت به افرادی که در حیطه شما یا مانند خودتان هستند، تعصب دارید و آنها را نسبت به دیگران، در هر زمینهای محقتر میدانید.
۳۱. دست کم گرفتن وظایف
مایلید وظایف خود را ناچیز و بیارزش بدانید و فکر کنید کارهای شما بیتاثیر و بیارزش هستند.
۳۲. نگرانی و اضطراب بیش از حد
باور دارید نگرانی بیش از حد برای مشکلی، باعث زودتر حل شدن آن میشود. در صورتی که تنها باعث کند شدن روند حل مسله خواهد شد.
۳۳. نگرش ضمنی جهتدار
این نوع خطای شناختی نیز معمولا به صورت ناخودآگاه اتفاق میافتد. یک ویژگی را به صورت ناخودآگاه با ویژگی دیگر مرتبط میدانید. برای مثال وقتی فردی چاق را میبینید، ناخودآگاه او را فردی تنبل تصور میکنید. شاید این رفتار ناخودآگاه باشد، اما میتوانید آگاهانه آن را تصحیح کنید.
۳۴. ترجیح دادن چیزهای آشنا
تغییرات و چیزهای جدید را خیلی سخت میپذیرید و تمایل دارید همواره با شرایط، مسائل، افراد و… آشنا در ارتباط باشید.
۳۵. دروغ گفتن به خود نسبت به اهداف
برای مثال اگر تصمیم گرفتید از هفته بعد رژیم بگیرید، سعی میکنید یا شروع هفته بعد پرخوری کنید.
۳۶. تکرار رفتار و انتظار نتیجه ای متفاوت
فکر میکنید اگر رفتاری را با شدتی بیشتر یا در زمانی دیگر انجام دهید، نتیجهای متفاوت حاصل میشود. برای مثال فکر میکنید اگر بیشتر غر بزنید، همسرتان تغییر میکند!
۳۷. «من نمیتوانیم رفتارم را تغییر دهیم.»
معتقدید رفتارتان غیرقابل تغییر است. در صورتی که این طور نیست. سعی کنید از خود بپرسید چگونه میتوانید رفتارتان را حتی به مقدار خیلی کم، نغییر دهید.
حرف آخر
در این مطلب چند مورد از مهمترین خطاهای شناختی را معرفی کردیم. امیدواریم مطالعه آنها برایتان مفید واقع شود. همچنین مطالعه مطلب «علائم وسواس فکری چیست و چگونه درمان میشود» را هم به شما پیشنهاد میکنیم. در آخر لطفا نظرات و پیشنهادات خود را با ما به اشتراک بگذارید.