احساس ناامیدی از یک رابطه عاشقانه یکی از رایجترین تجربیات انسانی است. گاهی اوقات ما تمام عشق و احساسات خود را در یک رابطه میریزیم، اما به نظر میرسد که همان احساس و تعهد از طرف مقابل برگردانده نمیشود. این ممکن است ناشی از بسیاری عوامل باشد، اما یکی از شایعترین دلایل آن است که بعضی افراد به طور واقعی نمیدانند چگونه باید عشق بورزند یا ابراز علاقه کنند.
ویژگی آدم های بی تفاوت چیست؟
این مقاله به شما کمک میکند تا بفهمید چه وقت در یک رابطه تک طرفه قرار دارید.
۱) خودشیفتگی
آیا با کسی قرار گذاشته اید که به شما احساس نقش مکمل در فیلم زندگی او را بدهد؟ من در مورد آن مطمئن هستم. آنها جذاب، مغناطیسی و فوق العاده خود جذب هستند.
مهم نیست که چه نوع مکالمه ای داشتیم، حتی اگر او سعی می کرد با من آشنا شود، به نظر می رسید که همیشه باید درباره او باشد.
ببینید، خودشیفتهها اغلب در دنیای خودشان گرفتار میشوند، جایی که آنها عشق را بهعنوان چیزی که باید ربوده شود و نه متقابل، میبینند.
آنها ممکن است در ابتدا شما را مورد توجه قرار دهند، اما به یاد داشته باشید، این به شما مربوط نمی شود، بلکه در مورد نحوه ظاهر یا احساس آنها است.
وقتی همه چیز در یک رابطه سخت می شود، به ندرت برای درک نیازهای عاطفی شما وقت می گذارند. همیشه به آنها مربوط می شود، اینکه چگونه به آنها ظلم شده است یا اینکه چرا مسائل آنها مهمتر است.
اگر خود را در رابطه ای می بینید که در آن دادن و گرفتن عاطفی بیشتر شبیه دزدی عاطفی است، احتمالاً با یک خودشیفته سر و کار دارید .
و بگذارید به شما بگویم که هیچ مقدار عشق نمی تواند خلاء عاطفی این افراد را پر کند. ممکن است بگویند دوستت دارم، اما رفتارشان مدام فریاد میزند: «من را بیشتر دوست دارم».
۲) بدبینی
همه ما روزهای بدی داریم، نه؟ اما چه اتفاقی میافتد وقتی تنظیمات پیشفرض شریک زندگیتان مانند ابر منفی به نظر میرسد؟
وقتی با چنین شخصی بودم، احساس می کردم با لنگری که به پاهایم بسته شده در زندگی قدم می زنم.
تصور کنید که رویاها و امیدهای خود را برای آینده به اشتراک می گذارید، و تمام چیزی که در ازای آن به دست می آورید، دلایلی است که باعث می شود آن کار به نتیجه نرسد.
با گذشت زمان، بدبینی دائمی آنها شروع به از بین بردن لبه های رویاهای شما می کند و باعث می شود که آنها دور از دسترس به نظر برسند.
می بینید، عشق قرار است یک تلاش گروهی باشد، جایی که شما یکدیگر را به سطح بالاتری می رسانید. اما یک بدبین اغلب به عنوان یک مانع در سفر شما به سمت خوشبختی عمل می کند.
منفی نگری آنها به دنیای آنها محدود نمی شود. به رنگ های شما نفوذ می کند و رنگ های پر جنب و جوش شما را به سایه های خاکستری تبدیل می کند.
عشق فقط به این نیست که طوفان های زندگی مشترک را پشت سر بگذاریم، بلکه به معنای غرق شدن در آفتاب یکدیگر است.
وقتی با کسی هستید که حتی در درخشان ترین روزها نمی تواند نور خورشید را ببیند، احساس عشق و حمایت واقعی سخت است.
شاید برای شما مفید باشد: تست شخصیت شناسی | اولین تصویری که دیدی رو بگو تا بگم عامل اضطرابت تو زندگی چیه!
۳) ناامنی
ناامنی مانند آن شکافی است که در پایه یک خانه کوچک به نظر می رسد اما به مرور زمان کل ساختار را تضعیف می کند. در یک رابطه، به روش های غیرمنتظره ای ظاهر می شود.
یک بار با کسی قرار گذاشتم که نگرانیهایش در ابتدا بیگناه به نظر میرسید – لحظات کوچکی که نیاز به تأیید داشت یا بیش از حد حساس به نظر میرسید. در ابتدا، برای من فرصتی بود که یک شریک حمایتی باشم.
اما نکته اینجاست: ناامنی تنها به درخواست اطمینان دائمی ختم نمی شود. تبدیل به حسادت، سوء ظن و نوعی چسبیدن می شود که باعث می شود احساس خفگی کنید.
شما از عشق آنها به عصای عاطفی آنها تبدیل می شوید.
و فراموش نکنیم که چگونه ناامنی به انتظارات تبدیل می شود. ناگهان، شما را به همان چیزهایی متهم میکنند که قبلاً در آن مقصر هستند – مانند معاشقه یا سرمایهگذاری کامل در رابطه .
گویی ترس های درونی خود را به شما فرافکنی می کنند و رابطه را به یک میدان مین احساسی تبدیل می کنند.
اگر عشق باعث می شود بیشتر احساس کنید که روی یک طناب محکم راه می روید تا یک شریک عزیز، نشانه آن است که ناامنی عشقی را که می تواند وجود داشته باشد تضعیف می کند.
۴) تکانشگری
روزی من عاشق کسی بودم که در ابتدا تکانشگری او جذاب به نظر میرسید. رابطهمان پر از سفرهای ناگهانی و قرارهای ملاقات بدون برنامه بود و هیجان زیادی داشت.
اما با گذشت زمان، جنبه تاریک این تکانشگری آشکار شد. او بدون هیچ بحث یا مشورتی با من، تصمیماتی میگرفت که زندگی ما را تحت تاثیر قرار میداد. پول را بدون فکر خرج میکرد، تعهداتش را لغو میکرد و وعدههایش را میشکست. تمام این کارها را بدون هیچ برنامهریزی و فقط از روی هوس انجام میداد.
تکانشگری در عشق فقط به معنای غیرقابل پیشبینی بودن نیست. این بیتوجهی به عواقب کارهاست که میتواند یک رابطه را به خطر بیندازد.
با گذشت زمان، من دیگر احساس نمیکردم که شریک او هستم، بلکه فقط تماشاگر “نمایش تکنفره” او بودم.
اعتماد زمانی از بین میرود که کسی که دوستش دارید بدون فکر عمل کند و شما را مجبور به پیامدهای آن کند.
عشق واقعی یک سفر مشترک است، نه یک ترن هوایی که در آن یک نفر تمام پیچ و خمها را دیکته میکند.
۵) جدا شدن
وقتی در کنار کسی می نشینید، احساس پوچی را می شناسید، اما احساس می کنید کیلومترها از شما فاصله دارد؟ این همان چیزی است که دوست داشتن کسی جداست.
شما می خندید و صحبت می کنید و شاید رویای آینده ای با هم دارید، اما چیزی اشتباه است. این مانند داشتن یک دیوار است، احساسات خود را دور نگه می دارند، از خطرات صمیمیت واقعی در امان هستند .
به نظر می رسد این شخص همیشه بخشی از خود را مسدود می کند، به جای تجربیات زندگی، گفتگوهای عمیق و صمیمیت عاطفی را رویاهای دور می سازد.
این شکاف عاطفی میتواند شما را برای نزدیکی که هرگز به وجود نمیآید گرسنگی بکشد. شما در حال زیر سوال بردن ارزش خود هستید و در این فکر هستید که چرا نمی توانید از این دیوار نامرئی عبور کنید.
حقیقت این است که شما نمی توانید عشق را تنها از طریق تعاملات سطحی حفظ کنید.
اگر قلب شما دائماً برای چیزی بیشتر تلاش می کند، فقط برای گرفتن سایه ها، با کسی درگیر شده اید که نمی داند چگونه به طور کامل عشق ورزید.
۶) بی اعتمادی
دوست داشتن کسی که ذاتاً بی اعتماد است، مانند زندگی در یک کانون توجه دائمی از سوء ظن است.
هر کلمه ای که می گویید، هر ژستی که انجام می دهید، برای برنامه های پنهان تشریح می شود. فقدان اعتماد محسوس است و حتی شادترین لحظات را با احساس شک و تردید تحت الشعاع قرار می دهد.
مهم نیست چقدر عشق یا تعهد خود را ثابت کنید ، هرگز کافی به نظر نمی رسد. ممکن است متوجه شوید که آنها تلفن شما را چک می کنند، دوستی های شما را زیر سوال می برند یا اهداف شما را زیر سوال می برند.
این محیط نه تنها رابطه را تحت فشار قرار می دهد، بلکه با شروع ارزیابی مجدد اعمال خود، عزت نفس شما را نیز کاهش می دهد.
طنز دردناک این است که بی اعتمادی آنها اغلب به یک پیشگویی خود تحقق بخش تبدیل می شود.
چرخه بی پایان شک و استرس می تواند حتی قوی ترین عشق را از بین ببرد و تنها تکه هایی از آنچه زمانی امیدوار کننده بود باقی بگذارد.
۷) کمال گرایی
رابطه خود را مانند یک لحاف دست ساز زیبا تصور کنید. هر مربع با خاطرات مشترک، تجربیات و احترام متقابل تزئین شده است.
اما وقتی با یک کمال گرا هستید، مثل این است که آنها همیشه رشته های شل را پیدا می کنند و آنقدر آنها را می کشند تا اینکه همه چیز شروع به از هم پاشیدن کند.
افراد کمال گرا معمولا استانداردهای بسیار بالایی را نه تنها برای خود، بلکه برای افرادی که ادعا می کنند دوستشان دارند، تعیین می کنند. بهترین تلاشهای شما ممکن است تجزیه و تحلیل شود، و به شما این احساس را بدهد که پروژهای هستید که به جای یک شریک ارزشمند نیاز به بهبود دائمی دارد.
استرس ناشی از آن می تواند از نظر احساسی خسته کننده و به شدت به احساس ارزشمندی شما آسیب برساند. شما همیشه استانداردهای سختگیرانه آنها را برآورده نمی کنید و هرگز نمره نمی گیرید.
نکته دلخراش این است که تلاش بی وقفه آنها برای رسیدن به کمال اغلب ناامنی های عمیقی را که خودشان حمل می کنند پنهان می کند.
ممکن است متوجه شوید که آنها فقط از شما انتقاد نمی کنند. آنها از طریق شما از خود انتقاد می کنند و از این رابطه به عنوان زمین بازی برای اجرای درام درونی خود استفاده می کنند.
در عشقی که باید بهترین ها را در شما به ارمغان بیاورد ، احساس اینکه هرگز نمی توانید اندازه گیری کنید، نشانه واضحی است که آنها احتمالاً نمی دانند چگونه شما را دوست داشته باشند، نه فقط شما، بلکه حتی خودشان.
۸) بی تفاوتی
اگر عشق آتشی است که رابطه را گرم و دعوت کننده نگه می دارد، بی تفاوتی باد سردی است که آن را خاموش می کند.
اغلب متوجه میشوید که در تلاش برای حفظ ارتباط عاطفی هستید، در حالی که به نظر میرسد آنها کاملاً از زندگی در سطح راضی هستند.
عدم اشتیاق آنها به رویاها، علایق و حتی فراز و نشیب های روزانه شما می تواند باعث شود که حتی زمانی که در کنار شما هستند احساس تنهایی فوق العاده ای به شما دست دهد.
اما این را تنها به عنوان یک جدایی اشتباه نگیرید. بی تفاوتی امتناع از درگیر شدن عاطفی است و نشانه آن است که آنها حاضر نیستند روی عشقی که هر دو باید بسازید سرمایه گذاری کنند.
انگار در شراکتی هستید که در آن یک نفر قبلاً دوشاخه را کشیده است و شما را رها می کند تا تمام سستی های عاطفی را تحمل کنید.
این راهی برای حفظ رابطه نیست. عشق از طریق مراقبت متقابل، در دسترس بودن عاطفی و اراده برای انجام کارها رشد می کند.
کدام مورد را در پارتنر خود دیده اید یا احساس کرده اید؟ آیا از یک مورد بیشتر است؟ با ما در میان بگذارید.