در سالهای اخیر شاهد رشد چشمگیر بی انگیزگی تحصیلی در میان دانشآموزان و دانشجویان کشور هستیم. این در حالی است که داشتن انگیزه، محرکی قوی برای ادامه تحصیل و موفقیت است. هر چند که تحصیل و درس خواندن تنها ملاک موفقیت نیست،اما بی انگیزگی میتواند باعث شود تا سالهای زیادی از جوانی و عمر افراد، به بلاتکلیفی گذرانده شود و حتی موجب افسردگی آنها نیز خواهد شد. علت این بیانگیزگیها چیست؟ در ادامه به این سوال پاسخ دادهایم؛ با ما همراه باشید.
علل بی انگیزگی تحصیلی
نداشتن انگیزه برای تحصیل، علل مختلفی دارد که برخی از عمومیترین و شایعترین آنها را در ادامه معرفی میکنیم.
۱. نبود آینده شغلی تضمین شده
احتمالا شما هم با این سناریو آشنا هستید؛ دانشآموزی زرنگ و باهوش تمام تلاش خود را برای قبولی در کنکور به کار میگیرد و در رشته و دانشگاه دلخواهش پذیرفته میشود. اما با ورود به دانشگاه و مشاهده جو موجود در آن، تمام انگیزه خود را از دست میدهد. دوستان و حتی اساتید نیز از نبود شغل و توجه لازم به آینده شغلی دانشجویان شکایت میکنند و در نتیجه فرد هم انگیزه خود را از دست میدهد. همچنین مشاهده اطرافیان که با داشتن مدرک تحصیلی یا بیکار هستند و یا شغلی کاملا غیرمرتبط با رشته تحصیلی خود دارند، یکی از عوامل بیانگیزگی دانشآموزان و دانشجویان است.
۲. سطح درآمد پایین
اغلب مشاغل در کشور ما به خصوص مشاغل کارمندی، درآمد پایینی دارند. دانشآموزان یا دانشجویان هم با مشاهده چنین مشکلاتی دیگر دلیلی برای ادامه تحصیل و شاغل شدن از این طریق نمیبینند. آنها وقتی مشکلات مالی خانواده و اطرافیان خود را میبینند که با وجود کار کردن، به سختی میتوانند از پس مخارج کمرشکن زندگی برآیند، انگیزهای برای درس خواندن نخواهند داشت.
۳. اعمال فشار و اضطراب زیاد از طرف والدین
اغلب والدین موفقیت و خوشبختی فرزندان را در درس خواندن و داشتن مدرک دانشگاهی میدانند. در نتیجه کودکان خود را به روشهای اشتباه، تشویق به درس خواندن میکنند. برای مثال از جملاتی مانند «تو فقط باید درس بخوانی»، «چرا از اتاقت بیرون آمدی؟ برو و مشغول درست شو»، «بچه فلانی را ببین؛ دائما درس میخواند و همه نمرههایش بیست است» و جملاتی از این قبیل که تقریبا برای همه ما آشناست، استفاده میکنند. هدف والدین از این جملات تشویق و ترغیب فرزندشان به تحصیل است، اما آنها نمیدانند که فشار روحی و روانی، دقیقا برعکس عمل کرده و موجب بی انگیزگی تحصیلی میشود.
۴. سد کنکور و جو رقابتی در رشته های مختلف
میزان بیانگیزگی در رشتههای تحصیلی مختلف، متفاوت است. طبق آمار، میزان بیانگیزگی در رشتههای انسانی بیشترین درصد را دارد. سپس شاخههای ریاضی و بعد از آن تجربی. رشتههای وزارت بهداشت یا همان تجربی، کمترین میزان بیانگیزگی را دارند. چراکه وزارت بهداشت با اتخاذ سیاستهایی صحیح، اغلب فارغالتحصیلان خود را جذب میکند. در نتیجه از قدیمالایام اکثر خانوادهها تمایل بیشتری به رشته تجربی داشته و فرزندان خود را ترغیب به تحصیل در این رشته میکنند.
اما روی دیگر سکه این است که متقاضیان این رشته، سال به سال افزایش مییابند و رقابت در کنکور برای قبولی در رشتههای پزشکی و دندانپزشکی بسیار تنگاتنگ میشود. در نتیجه دانشآموزان، سالها پشت کنکور مانده و نمیتوانند در رشته دلخواه خود قبول شوند. بنابراین انگیزهای برای درس خواندن و ادامه تحصیل نخواهند داشت.
۵. داشتن نگاه سنتی به شغل ها
همانطور که گفتیم، متقاضیان رشته تجربی روز به روز در حال افزایش هستند. اضطراب ناشی از قبولی در رقابت تنگاتنگ کنکور از یک طرف و فشارهای ناشی از اجبار والدین برای قبولی در رشتههای تاپی مانند پزشکی و دندانپزشکی از طرفی دیگر، دانشآموز را دلزده، بیانگیزه و افسرده میکند.
اکثر خانوادهها رشتههای دانشگاهی دیگری غیر از این دو رشته را اصلا قبول ندارند. از همان ابتدا در گوش بچه میخوانند که باید پزشک شوی و حتی او را با القابی مانند خانم / آقای دکتر مورد خطاب قرار میدهند. چنین دانشآموزانی حتی اگر به سایر رشتهها و مشاغل علاقه داشته باشند هم تحت تاثیر فشارها و تلقینهای والدین، دست از رشته مورد علاقه خود کشیده و به سمت تجربی میروند. در حالی که هیچ علاقه، اشتیاق و انگیزهای برای تحصیل و موفقیت ندارند!
۶. نبود امکانات لازم در شهرستان ها
تقسیمبندی بخشهای مختلف کشور به مناطق محروم و … یکی دیگر از عوامل نداشتن انگیزه است. هر چند که این تقسیمبندی چندان بیجا نیست. چراکه برخی مناطق کشور از بیشتر امکاناتی که مناطق پیشرفته مانند تهران و … دارند، محروم هستند. مدارس و دانشگاههای این مناطق امکانات چندانی برای تحقیقات، آزمایشات و در نتیجه پیشرفت ندارند. بنابراین دانشآموزان و دانشجویان این شهرها و شهرستانها، دیگر اشتیاق و انگیزهای برای درس خواندن نخواهند داشت.
۷. بی ارزش شدن مدارک دانشگاهی
مشاهده شاغل شدن برخی از افراد با وجود سطح سواد کم، نمرات بد، تلاش کم و … میتواند انگیزه برای تحصیل و سختکوشی را از دانشجویان دیگر بگیرد. در حقیقت وقتی دانشجویی با سطح پایین، به روشهای مختلفی غیر از صلاحیت، شاغل شده و به درآمد خوبی میرسد، اما دانشجوی سختکوش و موفق نمیتواند به جایگاهی که لایقش است دست یابد، دیگر انگیزهای برای درس خواندن و ادامه تحصیل باقی نمیماند.
گرفتن مدارک مختلف در کشور ما بسیار آسان شده، اما دیگر ارزشی برای آنها باقی نمانده است. به طوری که شاغل شدن دیگر براساس صلاحیت و سواد نیست، بلکه گزینش افراد برای شغلهای مختلف، المانهای دیگری دارد. مشاهده چنین وضعیتی یکی از دلایل ایجاد بی انگیزگی تحصیلی در دانشآموزان و دانشجویان است.
حرف آخر
نداشتن انگیزه برای تحصیل، یکی از معضلات جامعه نوجوان و جوان امروزی است. به طوری که اغلب آنها به درس خواندن در شب امتحان و صرفا گرفتن مدرک روی آوردهاند. در نتیجه اغلب دانشآموزان و فارغالتحصیلان دانشگاهی ما سواد چندانی ندارند. این بیسوادی و نداشتن مهارت، یکی از عوامل بیکاری جوانان است. با این اوصاف، افسردگی تنها یکی از پیامدهای بیسوادی و بیکاری است. اما میتوان تا حدودی این بیانگیزگی را تحت کنترل درآورد. یکی از روشهای موثر در این زمینه، داشتن هدف است. با وجود تفاوتهای میان هدف و انگیزه، این دو مورد رابطه تنگاتنگی با یگدیگر دارند و در نتیجه با هدفگذاری میتوان کمی شدت بیانگیزگی را کاهش داد. در این رابطه، شما میتوانید از مطلب «روشهای افزایش انگیزه برای درس خواندن» در سایت انگیزه استفاده کنید.
نظر شما چیست؟ آیا با علتهای مذکور موافق هستید؟ آیا علل دیگری برای بیانگیزگی تحصیلی سراغ دارید؟ لطفا نظرات و پیشنهادات خود را با ما و دیگر همراهان انگیزه به اشتراک بگذارید.