تصمیم گیری بخشی جداییناپذیر در تمام سازمانها و هر نوع مدیریتی است. در واقع عملکرد هر مدیر، با مهارت تصمیمگیری و تصمیمات عقلانی و مؤثر او مشخص میشود. هر مدیر صدها تصمیم به صورت آگاهانه یا ناخودآگاه در جهت پیشبرد کارهای سازمان و اهداف آن، میگیرد. به علاوه، تصمیمات ارزشهای اصلی عملکردی را تشکیل میدهند که هر سازمان برای حصول اطمینان از رشد و پیشرفت محصولات و خدمات خود، میگیرد. در این مطلب تصمیمگیری را تعریف و فرآیند صحیح آن را شرح میدهیم.
تعریف تصمیم گیری
عبارت تصمیم گیری به معنای فکر کردن و انتخاب یک راهحل از میان چندین راهحل موجود برای انجام یک موضوع مهم است و بیشتر در میان گروهی از افراد یا یک سازمان انجام میشود. فرآیند تصمیمگیری در یک سازمان امری مشورتی است که توسط متخصصان انجام صورت میگیرد تا بهترین تصمیم برای عملکرد هر چه بهتر آن گرفته شود.
بدین ترتیب تصمیمگیری فرآیندی متداول و پویاست که سایر فعالیتهای سازمان را تحت تأثیر قرار میدهد و اهمیتی اساسی در عملکرد آن دارد. از آنجایی که تصمیمگیری فرآیندی ذهنی است، علاوه بر بلوغ فکری به اطلاعات فراوان، مهارت و تجربه نیاز دارد.
به عنوان تعریفی دیگر، میتوان تصمیمگیری را عملی برای چک کردن و متعادل سازی روند پیشرفت سازمان به حساب آورد. این یعنی تصمیمگیری به دنبال نوعی هدف است که از جمله آنها میتواند به اهداف از پیش تعیین شده سازمان و مأموریتهای آن اشاره کرد.
برای دستیابی به این اهداف ممکن است سازمان با مشکلات اداری، عملیاتی، بازاریابی و… مواجه شود. برای رفع این مشکلات نیز اتخاذ تصمیمهای دیگر نیاز است. بنابراین همانطور که گفتیم، فرآیند تصمیمگیری قطع نمیشود و دائما در جریان است. البته برای یک تصمیمگیری صحیح باید زمان زیادی صرف شود تا مؤثر واقع گردد. موارد تاثیرگذار در یک تصمیم گیری درست عبارتند از:
۱. تعریف مشکل
۲. جمع آوری اطلاعات کافی
۳. مشورت و بررسی تمام گزینهها
۴. انتخاب بهترین گزینه ممکن
۵. برنامه ریزی و اجرا
۶. پیگیری کارهای انجام شده
موارد مذکور زمان زیادی نیاز دارند و در رابطه با تمام تصمیمات سازمان صادق است. با این حال گرفتن تصمیمی مؤثر و نتیجهبخش، ارزش وقت گذاشتن را دارد.
تقابل تصمیمگیری فردی و تصمیمات سازمانی
افراد معمولاً تمایل دارند قبل از انجام دادن کاری یا قبول حرفی، فکر کنند، نظر دهند و سؤال بپرسند. این کار میتواند رفتار فرد را مثمر ثمرتر کند. در حالی که گاهی اوقات میتواند مشکلاتی را هم به دنبال داشته باشد.
مزیتهای تصمیم گیری فردی
مزایا تصمیمگیری فردی عبارت است ار:
۱. فرد به تنهایی میتواند بسیار سریعتر تصمیم بگیرد. در حالی ممکن است در یک تصمیمگیری گروهی، تحت تأثیر نظرات دیگران قرار بگیرد. به علاوه زمان زیادی نیز برای اتفاق نظر گروه نیاز باشد.
۲. اگر فردی به تنهایی تصمیمی بگیرد نمیتواند از پذیرش مسئولیت آن شانه خالی کند. در حالی که در یک تصمیمگیری گروهی، میتواند به راحتی از زیر بار مسئولیت فرار کند و تقصیر مشکلات پدید آمده را بر عهده دیگران بیندازد.
۳. تصمیمگیری به تنهایی میتواند در هزینهها، وقت و انرژی صرفهجویی کند. در حالی تصمیمگیری گروهی پول، وقت و انرژی زیادی نیاز دارد.
۴. تصمیمات فردی متمرکزتر هستند.
معایب تصمیمگیری فردی
در مقابل مزایای تصمیم گیری فردی، این نوع تصمیم گیری معایبی نیز دارد که عبارتند از:
۱. یگ گروه توانایی بیشتری برای جمع آوری اطلاعات و دادهها دارد.
۲. یک فرد در هنگام تصمیمگیری از دیدگاه خود به موضوع مینگرد، اما گروه اعضای زیادی دارد و میتواند از دیدگاههای متفاوت آنها استفاده کرده و تصمیمات معقولتری بگیرد.
۳. یکی دیگر از مزیتهای کار گروهی، کشف استعدادهای پنهان و شایستگیهای اعضاست.
۴. در کار گروهی، علایق همه اعضا در نظر گرفته میشود.
مهمترین مراحل فرآیند تصمیمگیری
در این بخش، ۷ مرحله اساسی و لازم در فرآیند تصمیمگیری را شرح میدهیم.
۱. علت اصلی را به خوبی شناسایی کنید
اولین قدم به منظور تصمیمگیری صحیح، شناسایی مشکل و فرصتی است که شما را مجبور به تصمیمگیری کرده است. بنابراین مشخص کنید که چرا این تصمیم باید گرفته شود و چگونه میتواند شما را از رقبا متمایز کند.
۲. اطلاعات جمعآوری کنید
در مرحله بعد باید اطلاعات جمع آوری کنید تا بتوانید منطقی و براساس حقایق تصمیم بگیرید. این کار هم به ارزیابی ارزشها، تعیین اطلاعات مرتبط با تصمیم مورد نظر و نحوه دستیابی به آن نیاز دارد. بنابراین از خود بپرسید که چه چیزی را باید بدانید و سپس از هر چیز یا هر کسی که میتواند این اطلاعات را در اختیارتان قرار دهد، تحقیق کنید.
۳. گزینههای جایگزین را بشناسید
زمانی که به اندازه کافی اطلاعات جمع آوری کرده و درک درستی از شرایط داشتید، زمان بررسی سایر راه حلهایی است که میتوانند یکی دیگر از گزینههای شما برای تصمیم گیری باشند. این مرحله کمک میکند تا بهترین روش برای رسیدن به هدف را شناسایی کنید.
۴. گزینهها را ارزیابی کنید
مرحله چهارم، مرحله ارزیابی گزینههای پیش رو است. در این بخش باید گزینهها را امکانسنجی کنید و میزان قابل قبول، مطلوب و به صرفه بودن آنها را ارزیابی کنید. باید بتوانید جوانب مثبت و منفی تمام گزینهها را به خوبی بسنجید.
۵. انتخاب کنید
حال نوبت انتخاب است. بعد از آن که تمام خطرات و مشکلات هر کدام از گزینهها را به خوبی ارزیابی کردید، میتوانید بهترین، سودآورترین، کمهزینهترین، محتملترین و سریعترین گزینه را انتخاب کنید.
۶. اقدام کنید
در این مرحله به برنامهای برای اجرا نیاز دارید. این برنامه شامل شناسایی منابع مورد نیاز و حمایت کارمندان و ذینفعان است. همکاری دیگران در اجرای تصمیم، یکی از اصلیترین مراحل اجرایی شدن آن است. بنابراین برای هر گونه مخالفت، سؤال یا نگرانی احتمالی آمادگی داشته باشید.
۷. تصمیم خود را بازنگری کنید
یکی از مراحل مهمی که معمولاً نادیده گرفته میشود، بازنگری تصمیم است. بازنگری میتواند کارهایی که در پیشرفت و موفقیت اهداف سازمان مؤثر بوده و همچنین تصمیمات اشتباهی که موجب ضرر شدهاند را شناسایی کند. به علاوه اموری که باید برای دفعات بعد اصلاح شوند را برایتان مشخص میکند.
چالشهای موجود در تصمیمگیری
هر چند که مراحل معرفی شده در بالا میتوانند در یک تصمیمگیری صحیح کمک بسیاری کنند، اما باز هم ممکن است چالشهایی دیگر به وجود آید. در ادامه این چالشها را معرفی و راهحل هر کدام را شرح میدهیم.
۱. جمع آوری اطلاعت بیش از حد نیاز
جمع آوری اطلاعات از حیاتیترین مراحل تصمیم گیری است، اما باید مراقب بود تا به اندازه کافی اطلاعات جمع آوری کرد و از افراط اجتناب نمود. بر اساس تحقیقات صورت گرفته، اطلاعات بیش از حد میتواند شما را گیج و سردرگم کند. به علاوه اطلاعات بسیار زیاد میتواند حقیقتبینی و بصیرت را کور کند و منجر به تصمیماتی اشتباه شود.
متقابلاً اطلاعات کم و بسنده کردن به یک منبع اطلاعاتی، شما را متعصب و محدود به همان اطلاعات کم میکند. آگاهی و اطلاعات ناقص، نتیجهای فاجعهبارتر دارد.
۲. تشخیص اشتباه
در اغلب مواقع مشکلات، خطرات و احتمالات پیرامون تصمیم قابل مشاهده است، در این حالت تصمیمگیری نتیجهای درست خواهد داشت، اما در مواقعی ممکن است تصمیم پیچیده و تصمیمگیری مشکل باشد. در این صورت تشخیص روش درست و دیدن مشکلات و خطرات، دشوار میشود و ممکن است منجر به تصمیمی اشتباه شود.
برای مقابله با این مشکل میتوانید علاوه بر تحقیقات کاملتر، با متخصصانی در زمینه تصمیم خود صحبت کنید و از تجارب و تخصص آنها در جهت راهنمایی هر چه بهتر و روشنتر کردن مسیر، استفاده کنید. همچنین استفاده از مشاورههای متخصصین موجب صرفهجویی در وقت، هزینه و انرژی شما خواهد شد.
۳. اطمینان بیش از حد به نتیجه
حتی اگر تمام مراحل ذکر شده در بالا را مو به مو اجرا کنید، هنوز هم این احتمال وجود دارد نتیجه همان چیزی نباشد که انتظارش را داشتید. بنابراین بهتر است همیشه یک پلن دوم یا گزینه جایگزین داشته باشید تا در صورتی که با چنین شرایطی مواجه میشوید، از آن استفاده کنید.
البته عدم اعتماد به خود و نتیجه تصمیمگیری هم مشکلات خاص خود را دارد و میتواند موجب نتایج منفیتری شود. پس سعی کنید حد اعتدال را رعایت کنید، تمام تلاش خود را برای یک تصمیمگیری مؤثر به کار بگیرید، به تلاشهای خود ایمان داشته باشید و همواره یک نقشه جایگزین برای جلوگیری از شکست داشته باشید.
سخن پایانی
تصمیم گیری از جمله مهارتهای حیاتی برای هر مدیر است. همچنین در هر کسب و کاری، هر کدام از افرادی که سِمَتهای مهمی مانند رهبری تیم یا گروهی را در اختیار دارند، باید این مهارت ضروری را داشته باشند. پیروی از رویهای منطقی مانند آنچه در این مطلب معرفی شد و همچنین آگاهی کامل بر چالشهای متداول، میتواند منجر به تصمیمگیری آگاهانه و منطقی شده و نتایج مثبتی به دنبال داشته باشد. به علاوه، برای افزایش مهارتهای تصمیمگیری خود میتوانید از نکات موجود در مطلب روشهای تقویت مهارت تصمیمگیری هم استفاده کنید.
نظر شما چیست؟ آیا تا به حال تصمیمگیری اشتباه داشتهاید؟ چه راه حلی برای جبران آن و گرفتن تصمیم بهتر به کار گرفتهاید؟ آیا پیشنهادی برای بهبود مهارتهای تصمیمگیری در نظر دارید؟ لطفاً پیشنهادات و نظرات خود را با ما سایر همراهان انگیزه به اشتراک بگذارید.