بارها اتفاق افتاده است که ما در خلوت و در وجود خودمان در مورد خدا ذکر کردهایم، یا اینکه در مورد خداوند با دوستانمان و به بحث پرداختهایم بار ها بحثهایمان به نتیجه رسیده است و بسیاری از موارد نیز صحبتهایمان بیفایده بودهاند و عملاً نتیجهای نداشتهاند. خدا کیست؟ جهان خلقت چگونه به وجود آمده است؟ چه کسی خدا را به وجود آورده است؟ و هزاران سؤال دیگر از این قبیل از خودمان میپرسیم. در این مطلب قصد داریم به مسئله اثبات وجود خدا از نظر علمی بپردازیم.
همه ما کم و بیش به وجود خداوند متعال ایمانداریم اما این سؤال بسیاری از ماست که آیا میتوان به وجود خداوند را از طریق علم نیز اثبات نمود؟ جواب سوال شما مثبت است. در ابتدا باید بدانید که اسلام دین علم و عقل است و تمام احکام و دستورات آن را نیز علم اثبات میکند. بر این اساس این وجود خداوند را نیز میتوان از طریق علم اثبات کرد. در این مطلب قصد داریم شما را با روشهای اثبات وجود خدا از نظر علمی آشنا سازیم. امیدواریم این مطلب برای شما مفید باشد و بتوانید با مطالعه آن، به بسیاری از سوالات خود پاسخ دهید.
اثبات وجود خدا از نظر علمی
روش خداشناسی و خدایابی از طریق مراجعه به طبیعت و خلقت، جزو اولین و همگانیترین روشها در اثبات خداوند است. هر زمان که انسان به آسمان و زمین و آنچه در آنهاست نگاه میکند و از شدت شگفتی ساعتها به آنها خیره میماند و خواه ناخواه به حکمت، دانش و تدبیری که در پشت این مناظر شگفتانگیز وجود دارد اقرار میکند؛ حال آنکه دانش و حکمت از آن موجودی عاقل و داناست برای همین به وجود او نیز اعتراف میکند.
انسان وقتی جهانبینی الهی داشته باشد و به جهان خدایی بنگرد به هر چه نگاه کند خدا را در پشت آن حاضر خواهد دید. چه زمانی که به طبیعت نگاه میکند و چه زمانی که با قوانین فیزیکی و شیمیائی حاکم بر طبیعت سر و کار دارد؛ چرا که انسان فقط کاشف آن قوانین و بیننده آن مناظر است نه خالق آنها. در همین حال است که که از خودش میپرسد این مخلوقات از کجا آمدهاند و چه کسی آنها را آفریده است؟
کتاب توحید مفضل که حضرت امام جعفر صادق (ع) به مفضل املا کردند، پر است از توجه به خلقت و اندیشیدن در آفرینش الهی. روشی که هر فردی را با هر مقدار دانش و معلوماتی، به درک و تفکر وا میدارد؛ و در واقع کسی که از دانش بیشتری برخوردار است با دیدن شگفتیهای خلقت بیشتر شگفتزده شده و به فکر فرو میرود.
رابطه علت معلولی در اثبات وجود خدا
از معلول به علت رسیدن در واقع یکی از دلایل فلسفی اثبات خداوند است که خداشناسان به عنوان اولین دلیل برای اثبات وجود خداوند از آن کمک میگیرند.
خداوند در قرآن نیز آیات بسیاری درباره طبیعت و آفرینش موجودات بیان کرده است، آیاتی که یا به خود طبیعت و آثار آن و یا به وقایع و حوادث واقع شده در جهان اشاره میکند.
- آیه ۱۷ و ۱۸ سوره غاشیه: «أَفَلا یَنْظُرُونَ إِلَى اْلإِبِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ* وَ إِلَى السَّماءِ کَیْفَ رُفِعَتْ»؛ «آیا به شتر نمینگرند که چگونه آفریده شده و به آسمان که چگونه برافراشته شده»
- آیه ۵ سوره طارق: «فَلْیَنْظُرِ اْلإِنْسانُ مِمَّ خُلِق»؛ «پس انسان باید بنگرد که از چه چیزی آفریده شده است»
- آیه ۱۸۵ از سوره اعراف: «أَوَلَمْ یَنْظُرُوا فی مَلَکُوتِ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضِ وَ ما خَلَقَ اللّهُ مِنْ شَیْءٍ وَ أَنْ عَسى أَنْ یَکُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ فَبِأَیِّ حَدیثٍ بَعْدَهُ یُؤْمِنُون»؛ «آیا در ملکوت آسمانها و زمین و هر چیزى که خدا آفریده است ننگریستهاند و اینکه شاید هنگام مرگشان نزدیک شده است پس به کدام سخنی بعد از قرآن ایمان میآورند»
- آیه ۵ سوره ق که می فرماید «أَفَلَمْ یَنْظُرُوا إِلَى السَّماءِ فَوْقَهُمْ کَیْفَ بَنَیْناها وَ زَیَّنّاها وَ ما لَها مِنْ فُرُوجٍ»؛ «مگر به آسمانی بالاى سرشان است ننگریستهاند که چگونه آن را ساخته و زینتش دادهایم و براى آن هیچ گونه شکافتگى نیست»
آیات دیگری نیز وجود دارد که گویای توجه خاص آیات قرآن به طبیعت و آثار خلقت دلایل عقلی اثبات وجود خداوند است.
برهان امکان در اثبات وجود خدا
برهان امکان یا The Argument from Contingency را برهان سینوی نیز مینامند؛ به این دلیل که اولین بار توسط ابوعلی سینا دانشمند ایرانی بیان شده است. پیش از بیان این برهان چند اصطلاح را برای شما توضیح میدهیم تا با مفهوم این برهان بیشتر و بهتر آشنا بشوید. اصطلاحاتی مانند وجود یا هستی، عدم یا نیستی، وجوب یا ضرورت، امتناع یا محال بون، امکان یعنی نه واجب بودن و نه ممتنع بودن. وقتی صفتی را برای وصف شوندهای بیان میکنیم، یکی از این سه حالت زیر برای آن وجود دارد.
یا صفت به کار رفته ضروری است مثلاً مجموع سه زاویه مثلث حتماً برابر ۱۸۰ درجه است یا محال است مجموع سه زاویه مثلث ۱۹۰ درجه باشد و یا ممکن است مثلثی یک زاویه قائمه داشته باشد یا نداشته باشد.
اکنون وجود هستی را تصور کنید و آن را نسبت به موجودات جهان مورد بررسی قرار دهید. موجودات میتوانند واجبالوجود باشند یعنی حتماً باید وجود داشته باشند یا ممتنعالوجود باشند به این معنی که نمیتواند وجود داشته باشد و یا ممکنالوجود باشند یعنی اینکه میتواند وجود داشته باشد یا وجود نداشته باشد. حالا با بیان این مقدمه به توضیح استدلال بوعلی سینا برای اثبات وجود خدا از نظر علمی میپردازیم.
موجودات جهان هیچ کدام ممتنعالوجود نیستند، چون اگر این موجودات ممتنعالوجود بودند که دیگر وجود نداشتند به این دلیل که هستند و وجود دارند. پس موجودات جهان ممتنعالوجود نیستند؛ بنابراین یا ممکنالوجودند یا واجبالوجود. اگر در بین موجودات جهان، موجودی باشد که واجبالوجود باشد پس بیان ما ثابت شده است و اگر واجبی میان موجودات جهان نباشد و وجود نداشته باشد ما با مجموعهای از موجودات ممکنالوجود رو به رو هستیم. اگر در مجموعه هستی موجودی که واجبالوجود باشد نداشته باشیم مجموعه جهان هستی مجموعهای از ممکنات است که موضوعی محال و بعید است؛ بنابراین باید واجبالوجودی وجود داشته باشد که در واقع همان خداوند است.
برهان تقدم در اثبات خدا
همیشه علت بر معلول تقدم دارد و معلول در مرحله بعدی علت قرار دارد و وجودش مشروط به شرط وجود علت است در حالی که علت برای وجود نیازی به بودن معلول ندارد. در واقع اگر علتی نباشد معلولی نیز به وجود نمیآید. تصور میکنیم گروهی میخواهند به دشمنی واحد حمله کنند اما هیچ کدام حاضر نیستند پیشقدم شوند و اول به دشمن حمله کنند و حتی قبول نمیکنند همقدم باشند و با هم حمله کنند و یک نفر پیدا نمیشود که بدون شرط به دشمن حمله کند. با این حال آیا حملهای صورت میگیرد؟ نه؛ زیرا حملهها مشروط است به حمله دیگر و حمله غیرمشروطی در این رابطه وجود ندارد و حملههای مشروط که سلسله را تشکیل میدهند، بدون شرط، وجود پیدا نمیکنند، نتیجه این است که هیچ اقدامی نیز صورت نمیگیرد.
اگر مجموعهای غیرمتناهی و پایان پذبر از علل و معلولات را فرض کنیم، چون همه ممکنالوجود هستند، وجود هر کدام مشروط بر وجود دیگری است که آن دیگری نیز به نوبه خود مشروط به دیگری است، تمام آنها به زبان حال میگویند تا آن یک موجود دیگر وجود پیدا نکند و به وجود نیاید، ما نیز وجود پیدا نخواهیم کرد و چون این صحبت همه است، بدون استثنا، همه یک جا مشروطهایی هستند که شرطشان وجود ندارد، پس هیچ کدام وجود پیدا نخواهد کرد. از سویی دیگر چون میدانیم موجوداتی در عالم هستیوجود دارند، پس حتماً واجب بالذات و علت غیرمعلول و شرط غیرمشروطی در نظام هستی وجود داشته که اینها وجود پیدا کردهاند. لذا بدینوسیله میتوان اثبات وجود خدا از نظر علمی را بیان کرد.