بسیاری از مردم در طول زندگی خود و در مقاطع مختلف احساساتی مانند غم، اندوه و افسردگی را تجربه کردهاند. با این وجود، ممکن است که تشخیص تفاوت غم و اندوه با افسردگی برایشان مشکل باشد. در واقع، برای بیرون آمدن از حالت افسردگی نیاز است تا تفاوت آن را با غم و اندوه زودگذر و مقطعی شناخته و سپس در صورت لزوم نسبت به درمان آن اقدام کنیم.
در همین راستا، در این مقاله قصد داریم تا فرق غم و اندوه با افسردگی را شرح داده و علائم هر یک را تشریح کنیم.
تفاوت غم و اندوه با افسردگی
به طور کلی، احساسات غم و اندوه جزء جدایی ناپذیر افسردگی به شمار میآیند؛ اما نمیتوان گفت که غم و اندوه با افسردگی یکسان هستند. به عبارتی، آگاهی از تفاوتهای آنها به انسان کمک میکند تا نسبت به زمان و نحوه درمان مشکلات درونی خود، دقت و کنترل بیشتری داشته باشد. در ادامه با جزئیات بیشتری مفهوم هر یک را به منظور درک بهتر تفاوتها، مورد بررسی قرار میدهیم.
۱. غم و اندوه
غم و اندوه احساسات طبیعی انسان هستند که هر یک از افراد در شرایط استرسزا، تنشهای روزانه یا لحظات غمانگیز آنها را تجربه کنند. به طور کلی، برخی از اتفاقات در زندگی روزمره افراد، منجر به ناراحتی و بروز احساسات غم و اندوه در آنان میشوند. برای مثال، اتفاقاتی مانند جدا شدن از یار، طلاق گرفتن، از دست دادن شغل، از دست دادن درآمد، مشکلات مالی، مشکلات خانوادگی، عدم موفقیت در آزمون یا سایر اتفاقات ناامیدکننده مشابه میتوانند تأثیرات منفی زیادی روی فرد داشته و موجب ناراحتی وی شوند.
با این حال، افرادی که احساسات غم و اندوه را تجربه میکنند، به طور معمول میتوانند با راهکارهایی مانند گریه کردن، بروز دادن احساس ناراحتی، صحبت کردن در مورد اتفاقات مربوطه و … غم و ناراحتی خودشان را تسکین دهند. به عبارت دیگر، احساسات غم و اندوه به یک محرک بیرونی مرتبط بوده و دلیلی مشخص دارند. همچنین با گذشت زمان، از بین رفته و تأثیرات منفی آنها کاهش مییابند.
این در حالی است که چنانچه غم و ناراحتی فردی به مرور زمان کاهش نیابد، او قادر نباشد تا فعالیتهای روزمره خود را از سر بگیرد و روی احساسات و حالات درونی خود کنترل داشته باشد، میتوان گفت که علائم مربوط به اختلال افسردگی را داراست. به بیان دیگر، اگر غم و اندوه فرد پس از گذشت مدت زمانی در حدود دو هفته بهبود نیافته و حالات درونی وی به مرور زمان بدتر شوند، در این صورت فرد نیاز به مراجعه به دکتر خواهد داشت.
۲. افسردگی
افسردگی نوعی اختلال روانی است که قابلیت تأثیرگذاری روی بسیاری از جنبههای زندگی فرد را دارد. همچنین این اختلال میتواند در همه افراد، در هر بازه سنی و در مرد و زن رخ داده و موجب تغییر رفتار، حالات درونی و نگرش آنان به زندگی شود. برخی از رایجترین نشانههای افسردگی عبارت هستند از:
- احساس دلسردی
- غم و اندوه
- ناامیدی
- کاهش انگیزه
- از دست دادن علاقه به انجام فعالیتهای مورد علاقه پیشین
به علاوه، در موارد افسردگی شدید هم ممکن است فرد دچار افکار وحشتناکی مانند خودکشی، آسیب زدن به خود، ترک خانه و خانواده شود. همچنین افراد مبتلا به افسردگی معمولاً علاقهای به حضور در اجتماعات یا برقراری ارتباط با دوستان خود ندارند، از اتمام فعالیتهای محول شده به آنان، حضور در دانشگاه یا مدرسه نیز خودداری میکنند. بنابراین اگر فکر میکنید که با چنین احساساتی به مدت بیشتر از دو هفته درگیر بودهاید، نیاز است تا به روانشناس متخصص برای تأیید یا رد اختلالات افسردگی مراجعه کنید.
به طور کلی، علائم افسردگی شدید عبارت هستند از:
- حالات ناامیدی، ناراحتی، افسردگی، بیانگیزگی غم، اندوه و … تقریباً در تمام طول روز
- از دست دادن علاقه به فعالیتهای عادی روزانه برای مدت زمانی طولانی
- کاهش یا افزایش قابل توجه وزن بدون داشتن دخالتی در آن
- خستگی و کاهش انرژی
- احساس گناه یا بیارزش بودن برای مدت زمانی طولانی
- عدم توانایی در تمرکز یا تصمیمگیری
- فکر کردن مداوم به مرگ، خودکشی، اقدام به خودکشی و …
- بیخوابی، اختلال خواب یا خوابیدن بیش از حد؛ به طوری که فعالیتهای روزمره فرد مختل شوند.
همانطور که مشخص است، اختلال افسردگی برخلاف غم و اندوه میتواند فرد را از گذراندن زندگی روزمره و انجام فعالیتهای عادی بازدارد. به بیان دیگر، غم و اندوه تنها بخشی از افسردگی به شمار میآیند. روانشناس نیز با بررسی بروز یا عدم بروز هر یک از علائم فوق در یک فرد، میتواند ایجاد احساسات غم و اندوه مقطعی یا ابتلا به اختلال افسردگی جدی را در او تشخیص داده و در صورت لزوم نسبت به درمانش اقدام کند.
چگونه می توان افسردگی را درمان کرد؟
همانطور که اشاره شد، بروز علائم افسردگی به مدت بیش از دو هفته میتواند یکی از نشانههای ابتلا به افسردگی باشد. در این صورت فرد مورد نظر نیاز به مراجعه به روانشناس دارد تا با تشخیص سطح و شدت افسردگی وی، راههای درمانی مورد نیاز برایش تجویز شوند. به طور کلی، روشهای درمان افسردگی به شرح زیر هستند:
۱. درمان افسردگی با دارو
برای درمان افسردگی معمولاً داروهایی تجویز میشوند که منجر به افزایش میزان سروتونین (هورمون شادی و ضدافسردگی) در مغز انسان میگردند. در واقع، این داروها به کاهش اثرات افسردگی کمک کرده و موجب افزایش کنترل فرد روی حالات درونیاش میشوند. با این حال، برخی از داروهای ضدافسردگی در ابتدای مصرف ممکن است عوارض جانبی خطرناکی به همراه داشته باشند که در چنین شرایطی روشهای درمانی دیگری تحت نظر پزشک متخصص در پیش گرفته میشوند.
۲. روان درمانی و مشاوره برای درمان افسردگی
رواندرمانی شامل صحبت کردن با یک روانشناس متخصص است. به بیان دیگر، در این روش فرد بیمار با مراجعه به روانشناس و دریافت مشاورههای مورد نیاز میتواند نسبت به درمان افسردگی خود اقدام کند. به علاوه، در این روش گاهی داروهای ضدافسردگی نیز به منظور کاهش اثرات افسردگی و کمک به فرآیند درمانی مورد استفاده قرار میگیرند.
همچنین درمانگر در روش رواندرمانی به فرد کمک میکند تا توانایی تشخیص دلایل بروز افسردگی، اتخاذ مکانیزمهای مقابله با مشکل و مواجهه با واقعیتهای موجود را داشته باشد. در صورتی که فرد مورد نظر علائم ابتلا به افسردگی شدید را دارا بوده و احتمال آسیب زدن به نفس توسط پزشک معالج وی تشخیص داده شود، فرد بیمار برای ادامه روند معالجه در مراکز درمانی بستری میشود.
جمعبندی
در این مقاله به بررسی تفاوت غم و اندوه با افسردگی پرداختیم. همانطور که اشاره کردیم، غم و اندوه ارتباطی تنگاتنگ با افسردگی دارند، اما به یک مفهوم اشاره نمیکنند. به علاوه، غم و اندوه دلایلی مشخص و روشن دارند؛ حال آن که افسردگی ممکن است هیچ دلیلی قابل شناسایی نداشته باشد. همچنین غم و اندوه بخشی از افسردگی به شمار میروند، اما مقطعی و گذرا هستند. حال نوبت به نظرات شما میرسد. آیا تاکنون فرق غم و اندوه با افسردگی را دریافته بودید؟ آیا میتوانید نشانههای غم و اندوه یا افسردگی را در خود یا اطرافیان شناسایی کنید؟ نظرات و پیشنهادات خود را با ما در میان بگذارید.
در پایان به منظور کسب اطلاعات بیشتر برای پیشگیری از ابتلا به اختلال افسردگی میتوانید به مطلب راههای پیشگیری از افسردگی مراجعه کنید.