آیا تاکنون سخن نامناسبی به زبان آورده یا کسی را آزردهاید؟ همه ما در برخی از مقاطع زندگی خود با چنین شرایطی مواجه بودهایم. اگر پس از انجام چنین کاری احساس سردرگمی و پریشانی میکنید، این احساس گناه است که به سراغتان آمده است! به طور کلی، چنین احساسی بنا بر دلایل مختلفی ممکن است در انسان به وجود آید. به عنوان مثال، عذاب وجدان به دلیل کار زیاد، نداشتن وقت کافی برای خانواده، تلف کردن وقت و انجام کارهای بیهوده و … از جمله عواملی هستند که به احتمال زیاد پس از انجام دادنشان احساس بدی به انسان دست میدهد!
در همین راستا، در این مقاله قصد داریم تا در ابتدا انواع مختلف احساس گناه را شرح داده، تأثیر منفی آن بر انسان را بررسی کرده و چند مثال شهودی در مورد حس گناه ذکر میکنیم. در نهایت، ۱۰ راه مؤثر برای مقابله با این حس را بیان میکنیم.
انواع احساس گناه
به طور کلی، دو نوع احساس گناه داریم که یک نوع آن در زندگی روزمره فرد میتواند مفید واقع گردد! داشتن احساس گناه در حد متناسب برای انسان مفید بوده، به او یادآوری میکند که کار اشتباهی انجام داده و در نتیجه به فرد کمک میکند تا خود را اصلاح کند. بنابراین نیاز است تا برای مقابله با این احساس، کنترل آن را به دست بگیریم.
۱. احساس گناه متناسب
همانطور که اشاره شد، برخورداری از حس گناه در حد متناسب، یک احساس سالم است که زندگی فرد را مختل نکرده و منجر به تصحیح رفتارش میشود. بنابراین برای این که نوع احساس گناه خود را تشخیص دهید، در مورد کار، رفتار یا حرفتان فکر کنید. رفتار خود را با نگاهی هدفمند ارزیابی کنید. اگر فردی دیگر به جای شما بود، چه رفتاری نشان میداد؟
در واقع، این کار به انسان کمک میکند تا درک کند که صدای وجدانش درست میگوید یا خیر! به عبارت دیگر، نکته مثبت احساس گناه در حد متناسب و متعادل این است که امکان اصلاح رفتار را برای فرد فراهم میکند؛ زیرا به خوبی میتواند شدت، درستی یا نادرستی احساس خود را درک کند. به علاوه، احساس گناه متعادل، به انسان کمک میکند تا رشد کرده و از اشتباهات خود درس بگیرد.
برای مثال، در صورتی که حس گناه از صدمه زدن به کسی یا تأثیرات منفی آن به وجود آید، این احساس به فرد کمک میکند تا از رفتارهای نادرست یا بیان سخنان نامناسب به منظور جلوگیری از پیامدهای احتمالیِ همراه با عذاب وجدان در خود اجتناب کند! بدین ترتیب از تمامی کارهایی که منجر به ناراحتی یا عذاب وجدان وی میشوند، دور میشود. همچنین عذاب وجدان میتواند به عنوان راهنمایی برای تشخیص رفتارهای نادرست، تغییر رفتار، گفتار و تصحیح آنها عمل کند.
از سوی دیگر، بسیاری از باورهای غیرمنطقی، در پشت حس گناه پنهان میشوند. در چنین شرایطی، باید دقت داشته باشید که این احساسات خود را از عذاب وجدان تمیز داده، بر اساس منطق و تفکرات سالم تصمیمگیری کنید.
۲. احساس گناه نادرست
بر خلاف احساس گناه متناسب، که فرد را به سمت تصحیح اشتباهاتش سوق میدهد، این احساس معمولاً ناسالم بوده و منجر به بدتر شدن شرایط میگردد. به عبارت دیگر، حس گناه از نوع نادرست آن معمولاً موجب ایجاد احساساتی همچون شرم و نارضایتی در فرد میشود؛ زیرا این احساس غالباً متناسب با شرایط جاری و اوضاع به وجود آمده نیست.
حس گناه نادرست دلایل بسیاری میتواند داشته باشد. برای مثال، احساس گناه ناشی از گرفتن ترفیع در محیط کار یکی از این موارد است. فرض کنید که در محل کار خود و به دلیل سعی و تلاشتان ترفیع گرفتهاید. در چنین شرایطی، به دلیل ترفیع نگرفتن همکارتان احساس گناه میکنید! احساساتی مثل عدم تلاش برای کمک به همکارتان به منظور انجام هر چه بهتر وظایفش به سراغتان میآیند یا گمان میکنید که استحقاق ترفیع ندارید، چرا که تنها یکسری کارهای خوب انجام دادهاید، نه کارهایی که وظیفه شما بودهاند!
با این حال، اگر به خوبی میدانید که در محل کار خود به سختی تلاش کردهاید، احساس گناهتان نادرست بوده و نگاهی غیرمنطقی به موضوع دارید! در چنین شرایطی، باید بدانید که شما نمیتوانید کارهای دوست یا همکارتان را کنترل کنید. به علاوه اینکه هر فردی به اندازه تلاشش دستاورد خواهد داشت!
اثرات منفی احساس گناه
یکی از مهمترین اثرات منفی حس گناه این است که اگر درمان نشود، با گذشت زمان میتواند توانایی تفکر درست را از فرد بگیرد و زندگی روزمره وی را مختل کند. همچنین این افکار در هنگام تلاش برای تمرکز، خلاقیت و تصمیمگیری به سراغ فرد آمده و در زندگی کاری و شخصی او اختلال ایجاد میکنند.
به عبارت دیگر، این احساسات ممکن است روی توانایی اتخاذ تصمیمات درست از جانب شما تأثیر منفی داشته و بدین ترتیب ترس از تصمیمگیری را برایتان به همراه داشته باشند تا جایی که نتوانید با اطمینان در مورد موضوعی نظر بدهید. حتی ممکن است دیگر از زندگی خود لذت کافی نبرید، شروع به نادیده گرفتن خواستهها و نیازهای خود کنید. از سوی دیگر، احساس گناه در حد نامتعادل آن ممکن است منجر شود تا فرد درگیر سرزنش یا نفرت از خود گردد تا به نوعی از شر این احساسات منفی خلاص شود. همچنین احساس گناه فرد را بسیار حساس میکند. به عبارتی، احساس گناه نادرست ممکن است منجر به درگیری فرد با خودش شده و این حس بیش از پیش در او تقویت گردد!
همچنین عذاب وجدان و حس گناه میتواند موجب حساسیت بیش از حد فرد در مورد درستی یا نادرستی همه چیز گردد. به عبارتی، در این شرایط افراد در مورد تأثیر احتمالی اعمال، سخنان و تصمیمات خود دچار وسواس فکری میشوند. در این شرایط، فرد تحت تأثیر استرس و اضطراب مداوم قرار گرفته و زندگی شخصی او دچار اختلال میشود. در نتیجه، فرد گمان میکند که برای رهایی یا جلوگیری از احساسات منفی خود، باید سعی کند تا همواره اطرافیانش را خوشحال و راضی نگاه دارد.
به علاوه، حس عذاب وجدان در برخی مواقع میتواند منجر به اضطراب و افسردگی فرد شود. به عبارتی، حس عذاب وجدان مداوم، موجب میشود تا افراد همواره در هر کاری بیش از حد فکر کرده و پیامدهای منفی احتمالی آن را برای سایر افراد در نظر بگیرند، تا جایی که ممکن است نیازها و خواستههای خود را نادیده بگیرند. از سوی دیگر، سرکوب کردن احساس گناه و مواجه نشدن با آنها هم میتواند منجر به اضطراب و افسردگی گردد!
از دیگر تأثیرات منفی حس گناه میتوان به پنهان کردن خود در پشت این احساسات منفی اشاره کرد، تا جایی که فرد خودش را نادیده میگیرد؛ زیرا اهمیت دادن به دیگران بیش از خود موجب میشود تا احساسات گناه در فرد کاهش یابد. در چنین شرایطی، فرد به تدریج به این باور میرسد که پیش از خودش باید در ابتدا به دیگران کمک کند؛ چرا که حس گناه، غالبا محرک رفتارهای سخاوتمندانه افراد است.
۵ مثال از موقعیت های ایجاد کننده احساس گناه
۱. جدایی
بسیاری از افراد معمولاً در هنگام تشکیل زندگی مشترک احساس تعهد به زندگی و همسر خود دارند. با این حال، ممکن است به هر دلیلی تصمیم به جدایی از یکدیگر بگیرند. در چنین شرایطی، برخی از افراد جدایی را مغایر با اهداف، ارزشها و حس تعهد خود دانسته و از این بابت احساس گناه میکنند.
۲. سوء استفاده
برخی افرادی که قربانی سوءاستفادههای مختلف بودهاند (به ویژه کودکان در مسائل مربوط به کودک آزاری)، ممکن است از این موارد دچار عذاب وجدان شوند و به دنبال یافتن عیب در خود باشند. به عبارتی، این افراد بیشتر خودشان را در این قضیه مقصر و مسئول دانسته و خود را مورد ملامت قرار میدهند. به علاوه، این احساس گناه ناشی از سوءاستفاده میتواند چنان عمیق باشد که یک فرد قربانی، تمام اتفاقات، اهداف و کارهای خود را بر اساس این موضوع تعریف کند؛ تا جایی که در بزرگسالی نیز نتواند آن طور که باید از پتانسیلهای درونی خود بهرهمند گردد!
۳. اهمیت ندادن به فرزندان
برخی از والدین بنا به دلایل مختلفی ممکن است که نسبت به فرزندان خود بیاهمیت باشند. چنین افرادی ممکن است در آینده دچار حس عذاب وجدان گردند. در واقع، این افراد معتقد هستند که به اندازه کافی والدین خوبی برای فرزند خود نبودهاند. حتی والدینی که فرزندان خود را با قصد بازگشت ترک میکنند (کسانی که به جنگ یا مأموریتهای کاری طولانیمدت میروند) غالباً دچار عذاب وجدان میشوند؛ زیرا گمان میکنند که فرزندانشان را تنها با پدر یا مادرشان رها کرده و به اندازه کافی برای آنها زمان نگذاشتهاند.
۴. خیانت
افراد غالباً بعد از خیانت کردن در روابط زناشویی خود دچار حس عذاب وجدان میشوند. در این صورت فرد برای تسکین احساس گناه خود معمولاً اقدام به توجه بیشتر به همسر یا خرید هدایای متعدد میکند! به عبارت دیگر، افراد خیانتکار معمولاً در صورت مواجهه با احساسات متضادی مانند تعهد به همسر خود و هیجان برای شروع رابطهای جدید، دچار احساس گناه میشوند!
۵. نارضایتی
پس از چندین سال زندگی، وقتی که به شرایط کنونی خود نگاه میکنیم، ممکن است احساس نارضایتی و ناامیدی داشته باشیم. به عبارتی، ممکن است از موقعیت کنونی خود ناراضی بوده و فکر کنیم که در زندگی خود به اندازه کافی تلاش نکردهایم یا به اهداف خود نرسیدهایم. در چنین شرایطی، احساس گناه و عذاب وجدان خواهیم داشت؛ چرا که فرصت خود را برای برخورداری از یک زندگی کامل و رویایی از دست دادهایم! به خاطر داشته باشید که افراد در اواخر عمر خود به کارهایی که انجام ندادهاند بیشتر از کارهایی که انجام دادهاند، فکر میکنند.
روش های مقابله با احساس گناه
۱. سرزنش نکردن خود
حتی در صورتی که عمل بسیار بد و نامناسبی انجام دادهاید که منجر به احساس گناه در شما شده است، باز هم سرزنش کردن خودتان راهکار مفیدی نیست. بنابراین به خاطر داشته باشید که همه افراد ممکن است در برخی از مقاطع زندگی کارهایی انجام دهند که منجر به پشیمانی آنها گردد. در چنین شرایطی، بهترین کار این است که از اشتباهات خود درس گرفته و همان موارد را دوباره تکرار نکنید.
پس نباید زیاد به اشتباهات خودتان فکر کنید. چراکه هر چه بیشتر به آنها فکر کنید، بیشتر گرفتار نتایج منفی احساس گناه خود میشوید. بنابراین خوشبختی خود را به دلیل عذاب وجدانتان خراب نکنید و به یاد داشته باشید که حس گناه اشتباهاتتان را جبران نمیکند. به همین دلیل، از طرف مقابلتان طلب بخشش کنید تا از شر احساسات منفی وجودتان رهایی یابید.
۲. بخشیدن خود
علاوه بر طلب بخشش از دیگران، نیاز است تا خودتان هم خود را ببخشید. در حقیقت، توانایی بخشیدن خود پس از حس گناه یکی از مهمترین عوامل بهبود عزتنفس است که منجر میشود تا از زندگی و روابط خود با سایرین لذت ببرید.
نکته مهم در بخشیدن خود این است که حتی در صورت علم به مقصر بودن خودتان، باز هم بتوانید به احساسات منفی غلبه کرده و خود را ببخشید. در حقیقت، این مورد مشابه زمانی است که نسبت به خطاکار بودن فردی مطمئن هستید، اما او را میبخشید! بنابراین در مورد خودتان هم میتوانید از کارهایی که انجام دادهاید، ابراز پشیمانی کنید، با خود مهربان باشید و بپذیرید که گاهی اوقات اشتباه میکنید. به علاوه، به خاطر داشته باشید که به احتمال زیاد در آن شرایط زمانی و مکانی بهترین واکنش را داشتهاید. پس به خودتان خیلی سخت نگیرید و خود را ببخشید.
۳. پذیرفتن اشتباه
اگر کار اشتباهی انجام دادهاید یا به کسی آسیب رساندهاید، باید مسئولیت کارتان را بر عهده بگیرید. با این حال بپذیرید که نمیتوانید گذشته را تغییر دهید. همچنین در این فرآیند درک دلیل اشتباهتان بسیار مهم است؛ اما باید این موضوع را رها کنید. به عبارتی، هر چه بیشتر به این واقعیت توجه داشته باشید که کار اشتباهی انجام دادهاید، بیشتر ناراحت شده و زندگی خودتان را مختل میکنید.
به علاوه، توجه داشته باشید که حس گناه معمولاً جزء احساسات موقعیتی بوده و نیاز نیست به خاطر آن خود را ناراحت کنید. به عبارتی، این احساسات با گذشت زمان بهبود مییابد و به تدریج متوجه میشوید که نباید عذاب وجدان میداشتید! بنابراین اگر بتوانید منشأ حس گناه خود را تشخیص داده و هر چه سریعتر برای رفع آن اقدام کنید، زودتر از شر احساسات منفی رها میشوید. از سوی دیگر، اگر هیچ تلاشی برای رفع چنین احساساتی و همچنین جبران اشتباهات خود نکنید (برای مثال عذرخواهی) به تدریج حس عذاب وجدان منجر به اضطراب و افسردگی شما میشوند. در نتیجه، بپذیرید که اشتباه کردهاید، رفتارتان را تصحیح کرده و خوشحال زندگی کنید.
۴. مراجعه کردن به روانشناس
اگر گمان میکنید که احساسات منفی وجودتان به اندازهای است که به تنهایی توانایی رفع مشکلاتتان را ندارید، بهتر است تا با افراد متخصص در این زمینه مشورت کنید. برای مثال، این مورد زمانی به وجود میآید که فرد توانایی عذرخواهی از طرف مقابل و جبران رفتارهای اشتباه گذشته خودش را به هر دلیلی ندارد. در این صورت، بهترین گزینه رواندرمانی است. در واقع، روانشناسان به فرد کمک میکنند تا با احساس گناه خود مقابله کرده و آن را برطرف کند. به علاوه، در برخی شرایط و بنا به تشخیص پزشک معالج، مصرف داروهای کمککننده در زمینه بازیابی اعتماد به نفس و دستیابی به احساس خوشبختی در زندگی شخصی توصیه میشوند.
۵. بررسی کردن احساسات خود
اگر مابین فردی که هستید و فردی که میخواستید باشید، تفاوتهایی وجود دارد، این موضوع به احتمال زیاد منجر به ایجاد احساسات ناخوشایند در شما میشود. یک روش مؤثر برای رفع چنین حالاتی این است که احساسات خودتان را در طول روز یادداشت کنید. در واقع، با این روش از حالات و احساسات درونی خود آگاه شده و متوجه تأثیر منفی حس گناه بر خودتان میگردید.
به علاوه، یادداشت کردن احساساتتان در طول روز امکانی را فراهم میکند تا تمامی شرایطی که منجر به عذاب وجدانتان میشوند را بنویسید. بنابراین با یادداشت کردن تمام کارهایی که به صورت مرحله به مرحله انجام دادهاید و با بررسی هدفمند آنها میتوانید درک کنید که آیا حس گناهتان متعادل است یا نیاز به تلاش برای رفع آن دارید. همچنین با صرف زمان برای یادداشت کردن احساسات خودتان، موجب میشوید تا راهحلهای کوچکی برای دستیابی به شادی و رهایی از ناراحتی شناسایی کنید.
۶. اصرار نداشتن به کامل بودن
به یاد داشته باید که هیچ فردی کامل نیست. حتی تمام کسانی که گمان میکنید که زندگی کاملی دارند، در طول زندگی اشتباهاتی مرتکب میشوند. بنابراین در هیچ مقطعی از زندگی قرار نیست که فردی کامل بوده و بتوانید مطابق با برنامهریزی دقیق خودتان پیش بروید.
پس راههای درمان کمال گرایی را فرا بگیرید. به علاوه، انسان بودن خود را بپذیرید و به این موضوع توجه داشته باشید که تمام افراد پیرامون شما نیز در تلاش برای فراهم کردن بهترین زندگی برای خود هستند و ممکن است که در این مسیر اشتباهاتی مرتکب شوند.
۷. چک کردن رفتار
بسیاری از ما در هنگام داشتن احساس گناه گمان میکنیم که شایسته این حس بودهایم و بیشتر تمایل به تقویت آن داریم. به عبارت دیگر، فکر میکنیم که هر چه بیشتر خود را عذاب دهیم، کمی از عذاب وجدانمان کاهش مییابد. با این حال، همه افراد معمولاً در مجازات خود بدین روش دچار اغراق میشوند و از همین روی میتوان گفت که چنین روشی به منظور رهایی از حس گناه مناسب نیست. در نتیجه، نیاز است تا رفتار گذشته خود را بررسی کرده و ببینید که آیا احساس گناهتان در حد متعادل است یا خیر.
در واقع، با این روش میتوانید نوع گناه و به عبارتی متعادل یا غیرطبیعی بودن آن را تشخیص داده و به این طریق از ابتلا به استرس، اضطراب یا افسردگی خود جلوگیری کنید. به علاوه، با بررسی این موضوع که احساس گناه موجب بروز چه رفتارهایی در زندگی روزمره شما میشوند، میتوانید از بدتر شدن شرایط کنونی خودتان جلوگیری کنید.
۸. تمرکز کردن روی حال
از جمله دیگر راههای رهایی از حس گناه این است که بیش از حد به رفتارهای گذشته خود، رفتارهای بهتر و در نتیجه دستیابی به شرایط احتمالی بهتر فکر نکنید. در واقع، اینکه فکر کنید که اگر رفتاری بهتری داشتید، شرایط بهتری به وجود میآمد، هیچ فایدهای ندارد! بنابراین به یاد داشته باشید که به هیچ روشی نمیتوانید گذشته را تغییر دهید. در حقیقت، با فکر کردن به آنچه که در گذشته اتفاق افتاده، تنها اضطراب خودتان را بیشتر میکنید. در عوض، به جای تمرکز روی گذشته روی زمان حال تمرکز کنید و با ذهن باز زندگی کنید. به علاوه، دقت کنید که روی رفتار و گفتار خود در زمان حال کنترل کافی داشته باشید! همچنین ناامید نباشید و تلاش کنید تا شرایط بهتری برای زندگی خود فراهم کنید.
۹. تمرین ذهنی
برای رهایی از احساس گناه به دو روش میتوانید تمرینهای ذهنی را تکرار کنید. در روش اول، باید سعی کنید تا فکر و ذهن خود را روی زمان حال متمرکز کنید. در لحظه زندگی کنید و در مورد پشیمانیها یا اتفاقاتی که در گذشته افتاده است، فکر نکنید. در چنین شرایطی، به خوبی میتوانید نسبت به پیشبرد اهداف مورد نظرتان اقدام کنید.
در روش دوم به عنوان یک تمرین ذهنی میتوانید سؤالاتی از خود بپرسید، پاسخهای خودتان را بررسی کنید و از این طریق نسبت به حس گناه خود آگاهی بیشتری کسب کنید. به عنوان مثال، میتوانید سؤالاتی با مضمون زیر را از خودتان پرسیده و به دنبال پاسخهای مناسب برای آنها باشید:
- در طول روز چه کاری میتوانم انجام دهم تا اعتماد به نفس واقعی خودم را حفظ کنم؟
- چه کاری میتوانم انجام دهم تا به خودم نشان دهم که شایسته شاد بودن هستم؟
به عبارت دیگر، آگاهی از احساسات درونی خودتان در مورد عذاب وجدان یا سایر احساسات آزاردهنده مرتبط با آن، اولین قدم برای مقابله با آنها به روشی آگاهانه و مؤثر است.
۱۰. رها کردن موضوع
در نهایت، تنها کاری که باید انجام دهید این است که از طرف مقابل عذرخواهی کنید و این موضوع را رها کنید. با این حال، اگر هنوز هم با عواقب تصمیم یا رفتار بدتان مواجه هستید، نیازی نیست تا در مورد جزئیات مسئله وسواس به خرج دهید. به خودتان سخت نگیرید، سعی نکنید تا به دنبال بخشش از جانب فرد مورد نظر باشید. به علاوه، توجه داشته باشید که بخشش آنها به اختیار خودشان است؛ پس بر این موضوع پافشاری نکنید! بنابراین به منظور رهایی از تأثیر منفی احساس گناه بر زندگی کنونی خودتان، سعی کنید تا تمامی احساسات آزاردهنده را رها کنید.
جمعبندی
در این مقاله، انواع احساس گناه را بر اساس طبیعی یا غیرطبیعی بودن آن مورد بررسی قرار دادیم. همچنین تأثیر منفی گناه بر زندگی کاری و شخصی افراد را تشریح کرده، چند مثال از موقعیتهایی بیان کردیم که منجر به بروز حس عذاب وجدان در فرد میشوند. در نهایت، ۱۰ راهکار مؤثر به منظور مقابله با این حس معرفی کردیم که با بکارگیری هر یک میتوانید در جهت فراهم کردن زندگی شاد و به دور از هر گونه احساسات ناراحتکننده برای خودتان گام بردارید. نظر شما در مورد احساس گناه و تأثیر آن بر زندگی کنونی فرد چیست؟ اگر روش دیگری به منظور مقابله با چنین احساساتی مد نظر دارید، آن را با ما و سایر کاربران انگیزه در میان بگذارید.
در پایان اگر دارای فرزندی هستید که احساس گناه در او را تشخیص دادهاید، توصیه میکنیم مقاله مفید «احساس گناه در کودکان چیست و برای مقابله با آن چه کنیم؟» را در انگیزه بخوانید.