بی گمان همه ما در زندگی روزهای خوب و بد داشته و داریم. روزهایی که میتوانند حال ما را دگرگون کنند. روزهایی که باعث شادی و یا غم ما میشوند. روزهای بد میتوانند دلایل مختلف داشته باشند، اما یکی از مهمترین دلیلها برای بد شدن روز و حتی روزگار ما، غم فراغ است. غم از دست دادن یکی از اعضای خانواده، یا یک دوست و یا حتی یک حیوان خانگی. غمیست که به واسطه مرگ در وجود ما مینشیند و شاید مدتها رخت برنکند. همیشه سوال پیش میآید که چگونه با مرگ عزیزانمان کنار بیاییم؟ مرگ باعث سوگواری میشود. این امر طبیعی است که برای کمتر شدن ناراحتی بخواهیم سوگواری کنیم، اما امکان دارد این سوگواری بدل به یک افسردگی حاد شود. کافی است کمی از زمان مرگ بگذرد، اما سوگواری همچنان پابرجا باشد تا به تدریج دچار «افسردگی پس از سوگ» شوید. در این مطلب به طور مفصل درباره افسردگی پس از سوگ صحبت خواهیم کرد.
سوگواری یا افسردگی؟!
سوگواری برای یک فرد روندی طبیعی و عادی دارد؛ یعنی ابتدا شوک و ناباوری در وجودمان حس میکنیم و اینکه دیگر آن فرد را نخواهیم دید برایمان شوک آور است. چند دقیقه تا چند هفته طول میکشد که این شوک از بین برود. سپس احساس غم و اندوه تمام وجود ما را خواهد گرفت، احساسی که میتواند حتی تا چند ماه ادامه داشته باشد. سرانجام پس از چند ماه باید وارد مرحلهای شویم که به آن بازگشت به زندگی عادی میگویند. یعنی با مرگ آن فرد کنار آمده و بدانیم زندگی کماکان ادامه دارد.
برخی مواقع ممکن است احساس گناه و یا حتی خشم نیز درون ما به وجود بیایند. گریههای طولانی مدت و فکر کردن به مرحوم و مرور خاطرات و حتی ساختن آینده با وی جزء سوگواری است. برخی حتی صدای فرد فوت شده را میشنوند و او را در خانه میبینند. تمام این علایم جز علایم طبیعی ناراحتی و سوگواری است، اما چگونه میتوان فهمید که افسرده شده ایم یا سوگواری ما طبیعی است؟!
علایم افسردگی پس از سوگ چیست؟
پس از آنکه روال طبیعی سوگواری طی شد، برخی هنوز به سوگواری خود ادامه میدهند. طبق آخرین آمار نزدیک به ۳۳% از افرادی که عزیزی را از دست داده اند پس از یک ماه به افسردگی مبتلا شده و نزدیک ۱۵% نیز پس از یک سال هنوز هم با افسردگی دست و پنجه نرم میکنند. این افراد به تدریج علایق خود را به زندگی از دست میدهند، سست و بی حال میشوند، میل به خوردن غذا در آنها به شدت کاهش مییابد، صبر و تحملش کم شده و نور و صدا باعث آزارش میشود. فرد سوگوار که در آستانه افسردگی قرار دارد منزوی شده و برخی مواقع عصبی و پرخاشگر میشود. این حالات آنقدر ادامه پیدا میکند که ممکن است دچار دردهای جسمانی مانند قلب درد شوند.
البته ممکن است یک فرد سوگوار تمام این علایم را نداشته باشد، اما علایم کلی افسردگی پس از سوگ، آنهایی بود که اشاره شد. افسردگی پس از سوگ تاثیر مستقیم بر روابط فرد سوگوار با اجتماع داشته و ممکن است حتی به از دست دادن کار و شغلش منجر شود. به همین دلیل باید به سرعت بتوان افسردگی سوگ را درمان کرد.
برای درمان افسردگی پس از سوگ چه باید کرد؟
۱. جلوگیری از تنهایی
۲. ورود به جامعه
یکی از مهمترین راههای درمان افسردگی پس از سوگ این است که فرد سوگوار بتواند به تدریج وارد جامعه شود و این اتفاق میتواند به کمک اطرافیان بیفتد. حضور در مجالس مختلف، سفرهای گردشی یا زیارتی، دورههای مختلف فامیلی و دوستانه، پیاده روی در نقاط مختلف شهر و فعالیتهای ورزشی و هنری میتواند راههای مناسبی برای آشتی دادن فرد سوگوار با محیط پیرامون و جامعه باشد.
۳. مراجعه به یک متخصص
سخن آخر
یک فرد سوگوار برای درمان افسردگی پس از سوگ باید ابتدا به این باور و ایمان برسد که زندگی در هر صورت ادامه دارد و روزهای خوب و بد فراوانی را قرار است تجربه کند. این باور شخصی میتواند او را با بسیاری از مشکلات روزمره به بهترین نحو آماده سازد. به اجبار نمیتواند یک فرد سوگوار را به زندگی عادی و شاد گذشته بازگرداند، اما میتواند با بودن کنارش و حمایت از او، این امر را برایش سادهتر کرد. گاهی این افسردگی گریبانگیر کودکان میشود. در این حالت باید با ویژگیهای داغدیدگی و سوگ در کودکان آشنایی داشته باشید تا بتوانید به آنها کمک کنید. در پایان، منتظر دریافت دیدگاهها و تجربیات شما درباره افسردگی پس از سوگ هستیم.